کلامالله برای استقرار در خلقت و ماندگاری در خلقت نیست، برای عبور از خلقت الیالله است و این معرفت مهمه. باید به شکلی کلامالله رو بهش پرداخت که این سلوک رو ایجاد کنه، در سطوح سادهاش گاهی حتی انسانهای متعددی به قرآن میپردازند که استفاده ببرند در زندگی دنیاشون، هدف اینجاست، این نسبت باید درست تعریف بشه. خب ما ظاهرا در قرآن مطالب متعددی داریم که توصیه به نحوه زندگی است در دنیا، باید این نسبت را درست بتونیم درک کنیم که نحوه صحیح زندگی و توصیه برای این موضوع در قرآن و هدایت برای این موضوع در قرآن، به معنای اصل بودن زندگی در دنیا و در بین خلقت نیست. اتفاقاً این توصیه در نحوه زندگی در دنیا و در بین خلقت، برای متصل نشدن و گرفتار نشدن در خلقت هست، برای جدا شدن از خلقت و حرکت الیالله هست. این عبارت که گاهی گفته میشه بیاییم با قرآن جوری برخورد کنیم و ازش به شکلی استفاده کنیم که زندگی بهتری داشته باشیم، این رو باید مراقب باشیم، شاید ظاهر عنوان، عنوان خوب و درستی است، ولی دو پهلو است، یک مرز هست، میتونه به سمت غلط بره، میتونه درست باشه. این مطلب از دنیا، وجود داره تا داخل جنات. خدای متعال در واقع، اگر بخواهیم با یک جمله خیلی ساده مطرح کنیم، خدای متعال در واقع میفرماید که ببینید اصل، من هستم و فقط من هستم و تکلم کردم همه عالم را و میخواهم شما با تکلم من، از همه عالم عبور کنی و فقط بیایی سراغ من و فقط بیایی به سوی من و نسبت به این موضوع، خداوند متعال غیور رفتار میکنه و کلامالله که حی هست، در این موضوع، بسیار حساس رفتار میکنه.