قرآن رو باید ذیل کلام خدا دنبال کرد نه ذیل مخلوق خدا. قرآن کلام خداست. کلام خدا وقتی نازل میشه شکل و ظاهر لسان میگیره. شکل و ظاهر یک شیء نمی گیره. شکل و ظاهر یک مناره نمیگیره به خودش. شاید قرآن مخلوق خدا بود وقتی نازل میشد، بر فرض عرض می کنیم به شکل یک مناره قرار می گرفت. می گفت قرآن رو نازل کردیم، قرآنی که مخلوق هست، آن را نازل کردیم و آن را به شکل یک مناره قرار دادیم. آن را به شکل یک سحابی قرار دادیم بالای سر شما. آن را به شکل یک تابلویی قرار دادیم. یه شکلی بهش می داد. یک شکلی از جنس مخلوقات و لی به قرآن یک شکلی از جنس کلام داه شد. شکلی که قرآن در مراحل نزول به خودش می گیره باید شکلی باشه درخور کلام خدا نه درخور مخلوقات خدا. شکلی که مختص به مخلوقات خداست نمی تونه به قرآن تعلق بگیره به قرآنی که مخلوق خدا نیست. قرآنی که جنسیت مخلوق نداره. شکل و فرمی که مختص مخلوقات هست.
برخی از مفاهیم مختص مخلوقات نیست. هم می تونه در مخلوقات معنی داشته باشه هم در کلام. مثل شکل نور. مثل مفهوم نور. نور هم در مخلوقات مفهوم داره هم در کلام، لذا هم مخلوقات می تونن نور داشته باشن هم کلام خدا می تونه نور داشته باشه. این رو باید در مفهوم نور دنبال کرد. نور چه مفهومی است که هم به مخلوقات تعلق می گیره و هم به کلام. پس چرا قرآن باید لسان داشته باشه؟ چون کلام خداست.