جایگزینی قرآنیِ علم ریاضی و فیزیک که در علوم روز دنیا به عنوان علوم پایه هستند

1401.07.30-02

شنبه 25 ربیع الاول 1444

دو علم ریاضی و فیزیک به عنوان علوم پایه در زمینه های مختلف علوم، پیشتاز هستند

یعنی ما اگر بخواهیم در مورد علوم روز دنیا صحبت کنیم، عرض شد علوم روز دنیا، در بخش علوم پایه، امروز در دنیا دو علم فیزیک و ریاضی به عنوان علوم پایه پیشتاز هستند. علوم پایه‌های دیگر و حتی علوم انسانی از این دو علم دارند پیروی می‌کنند. ریاضی شده پایه فیزیک، ابزار اصلی فیزیک، فیزیک شده پیشتاز علوم پایه. فلسفه داره از فیزیک پیروی میکنه و این مسئله مهمه. این مسئله در دنیا تعیین کننده شده. فلسفه به عنوان علمی که قرار بود از چیستی صحبت کنه، از خلقت صحبت کنه، از مبدأ صحبت کنه، از مقصد خلقت صحبت کنه، از علتِ وجود صحبت کنه، امروز فیزیک است که دارد گرا می‌دهد به فلسفه که چطوری فکر کن، پاسخ اینها رو چطوری پیدا کن. ببینید فیزیک مهم شده. فیزیک شده فلسفه انسانها و تعیین کننده فلسفه انسانها. این مسئله مهمه.

فنّاوری الکترونیک ( سخت افزار) و فنّاوری نرم افزار بر اساس علم ریاضی و فیزیک شکل گرفته اند

بله این دو علم پیشتاز، دو فناوری، تولید کردند که شده دو فناوری پیشتاز سایر فناوری‌ها، فناوری الکترونیک یعنی سخت افزار و فناوری نرم افزار، این دو فناوری همچنان پیشتاز فناوری‌هاست. الان شما این دوتا فناوری رو حذف کنید، همه فناوری‌ها به سالها قبل برمی‌گردند، اصلاً از دایره خارج می‌شوند، بی معنی می‌شوند. موتور پیشتاز و لوکوموتیو قطار دارای واگن‌های فناوری‌ها، اون لوکوموتیو و موتور پیشتاز، این دو فناوری است، الکترونیک و نرم افزار. این نگاه مهمه. این نگاه مهمه، ما از این نگاه نباید غفلت داشته باشیم و الان در کشور و در داخل کشور خودمان، ما از این نگاه، غفلت داریم، به این توجه نداریم، دنیا رو این دو موضوع در سیطره خودشون گرفتند و دارند می‌گیرند و دارند پیش می‌برند. ما باید بتونیم در این عرصه ها حرف و مطلب تولید کنیم. اگر فیزیک یک جهت‌گیری کرده، ریاضی یک جهت‌گیری کرده که اون جهت‌گیری داره آینده‌ای رو برای بشر رقم میزنه و به نگاه قرآن، ممکنه اون جهت‌گیری درست نباشد، ما باید بتوانیم اینجا اثر بگذاریم، ما باید بتوانیم روی جهت‌گیری‌های فیزیک و ریاضی اثر بگذاریم، روی جهت‌گیری‌های علوم سخت‌افزار و نرم‌افزار، فناوری‌های سخت افزار و نرم افزار، اثر بگذاریم و در این بسترها، حتی روی طراحی مبانی‌شون، تاثیر بگذاریم، روی منطق‌شون اثر بگذاریم. نرم افزار یک منطق دارد آیا منطقش درسته؟ منظورمون کدنویسی‌های نرم افزاری نیست، منظورمون منطق نرم افزاری، مثلاً منطق‌های مختلف ممکنه اینجا داره، آیا آنها درسته؟ آیا به آنها می‌شود فکر کرد؟ این موضوعی است که ما از این، غافل هستیم، یعنی در بحث نوع پیشرفت علوم و فناوری، این موضوعات در دنیا به این شکل پیش میره و ما ازش غفلت داریم. دنیای آینده بر این مدار داره پیش میره و تا چند دهه آینده حداقل هیچ تصوری غیر از این وجود نداره، هیچ تصوری وجود نداره که ما بتوانیم پیشرفتی در دنیا داشته باشیم بر مبنای غیر از این علوم پایه‌ای که گفته شد و غیر از این فناوری‌هایی که گفته شد. اگر دنیای آینده را دنیای فضانوردی ترسیم کنی و تسخیر کهکشان‌ها، آن بر مبنای پیشرفت می‌خواهد، بر مبنای پیشرفت فیزیک است، بر مبنای پیشرفت ریاضی، بر مبنای پیشرفت فناوری‌های الکترونیک و نرم افزار است، بر این مبنا داره پیش میره. اگر دنیای آینده رو دنیای انسانهایی که تغییراتی درشون داده شده که انسانهای هوشمندی بشوند و یک شبکه هوشمندی از انسانها ایجاد بشه، ترسیم کنی، بر مبنای این علم است. اگر دنیای آینده رو دنیای ربات‌ها تصور کنی، بر مبنای این است. عمده این تصورات و ترسیم‌ها که برای آینده وجود داره و ترسیم میشه، بر مبنای این است. مگر اینکه ما یک سری ترسیم‌های ماوراء طبیعت رو بپذیریم که آمدند شکستند و می‌گویند ممکنه اینها نباشه، مثل مثلاً فیلم ارباب حلقه‌ها، مثل برخی از ترسیم‌هایی که برای آینده میشه و نحله‌ها و گروه‌هایی دارند آن ترسیم‌ها رو می‌کنند.، اون دور از ذهن است. ما برای آن شاهد جدی نداریم. الان، فی الحال ما در این پیشرفت هستیم، بر مبنای این علوم و فعلاً تا چند دهه آینده، تصوری برای تغییر این روند نداریم، تغییر این مبانی نداریم و سرعت تغییر دنیا بر اساس این علوم، علوم پایه فیزیک و ریاضی و بر اساس این دو فناوری الکترونیک و نرم افزار، سرعت تغییر در دنیا شتاب فزاینده زیادی گرفته. یعنی شتاب گرفته که این شتاب خودش فزاینده است. شتابی که امسال داره با شتابی که سال بعد داره، شتابش خودش داره تغییر میکنه و تغییرش رو به بالاست، یک نمودار نمایی شتاب داره و به این شکل داره تغییر میکنه. خب ما باید این موضوع را لحاظ کنیم. این موضوع در مملکت، در موضوعات مختلف‌مون و در طرح با القرآن، این موضوع را لحاظ کنیم و این آینده را ببینیم و بر اساس آن پیش برویم. اگر این مبنا، مبنای پیشرفت دنیاست، پیشرفت علوم در دنیاست، اگر این رو بپذیریم، آینده پژوهی‌مون متفاوت میشه و دقیق‌تر میشه. شما یک موقع آینده پژوهی می‌کنید مثلاً بر اساس تضارب ادیان، این یک آینده پژوهی است. آینده پژوهی می‌کنید بر اساس تغییرات اقلیمی، این یک آینده‌پژوهی است. ممکنه موضوعات مختلف در آینده پژوهی شما موثر باشند، ببینید پارامترها و این مبانی و نگاه‌های مختلف، چه تاثیری در آینده پژوهی ما دارند؟ مهمترین عامل اثرگذار در آینده، این علوم پایه و فناوری‌هایی است که عرض شد، دارند از اینها اثر می‌گیرند و بر اساس اینها مدیریت می‌شوند. شما ممکن است بگویید تغییرات اقلیمی دارید، چه کسی در غلبه بر این تغییرات اقلیمی، موفق‌تر است؟ کسانی که در همین علوم پایه فیزیک و ریاضی و الکترونیک و نرم افزار، پیشتاز هستند. آنها در غلبه بر این تغییرات اقلیمی موفق هستند و موفق‌تر خواهند بود. چون بر اساس این، دارند پیش بینی می‌کنند، بر اساس این دارند ساز و کارهاشون رو می‌سازند، بر اساس این دارند هوش درست می‌کنند که مدیریت کنند.

تعامل با همان روش پیشتازانه در عرصه علم و فنّاوری که بر اساس علم ریاضی و فیزیک است

ما نسبت به این علوم و فناوری‌های پیشتاز، که در واقع بر پیشرفت دنیا، چنبره زده و آینده دنیا را داره ترسیم می‌کند، باید چه تعاملی داشته باشیم و چه نگاهی داشته باشیم؟ کار اول‌مون تعامل است، باید این را بشناسیم و عقب نمونیم و سیاست‌هایی داشته باشیم برای توسعه در این موضوعات، استفاده از ظرفیت‌های انسانی و امکانات مختلف برای توسعه در اینها و پیشتازی در برخی از این موضوعات، در برخی از جزئیات این موضوعات، حالا همه رو هم ببینیم، در برخی از جزئیات پیشتاز باشیم. گذشته ما هم همینطور، گذشته ایران اسلامی هم اگر ما از دانشمندان صحبت می‌کنیم، در کنار دانشمندان علوم انسانی، فلسفه، عرفان و غیرهم، دانشمندان ریاضیات و فیزیک ما، فیزیک با تعریف آن روزش، به چشم می‌آید و می‌درخشند و باید این موضوع رو غفلت نکنیم.

نقد و بررسی جریان پیشرفت علوم از نظر روش

یکی این موضوع، موضوع دیگر که باید نسبت به این جریان، داشته باشیم نقد و بررسی این جریان هست با مبانی صحیحش. اینجا باید دقت کنیم، این نقد و بررسی، یک تقابل نباشه، یک انزوا نباشه، یک توقف نباشه. اگر مبانی صحیحی داریم که میتونه این موضوع رو، این جریان را مورد نقد و بررسی قرار بده، نقد و بررسی‌ای که در دلش پیش رفت باشه.

جایگزینی روش درست و منطقی در ریاضیات مبتنی بر بالقرآن

در حد موضوع، در انتهای موضوع و حد موضوع، مثلاً جایگزینی باشه، اون موقع به نقد و بررسی بپردازیم. این رو باید دقت کنیم، نقد و بررسی گاهی ممکنه یکسری نقد و بررسی‌ها بشه، یک نگاه منفی به این جریان علومِ در دنیا که الان پیشتاز هم هست، باشه، نگاهی که توقف درش است، نگاهی که یک انزوا درش است، این غلط است. باید نگاهی باشه که درش پیش رفت باشه. این هم باید ما بهش توجه داشته باشیم آیا میتوانیم در طرح بالقرآن، به این فضا، یعنی فضای دوم که عرض شد، بپردازیم؟ عنوان مشترک داریم، مثل ریاضی ولی آیا می‌توانیم در طرح بالقرآن از ریاضیات جدیدی صحبت کنیم که مبنا و منطقش رو قرآن ترسیم می‌کنه؟ و آن بشود یک برگ برنده و پیشتاز برای ما. یک نقد و بررسی صحیح، نه نقد کنیم فقط بگوییم آن غلط است، اون راه درست نیست، نقد به معنای اینکه ما حرف جدید داریم. در این مسیر ممکنه ما در طرح بالقرآن از بررسی‌های نکته‌ای داشته باشیم، یعنی یک نکته‌ در مورد فلان موضوع فیزیک یا فلان جهت‌گیری که فیزیک دارد تا بررسی‌ها و مواردی که مبنایی است. از فلسفه‌ی علوم فیزیک و ریاضی، ممکنه در طرح بالقرآن حرف داشته باشیم تا مبانی‌شون و تا یک سری ساز و کارهایی که وجود دارد و تا حل برخی مسئله‌ها و اصلاح، یا جایگزینی برخی از جهت گیری‌ها. این هم یک فضایی است که باید بهش توجه داشته باشیم و دنبال کنیم. الان در فیزیک و ریاضیات، یکسری مبانی وجود داره و یکسری تعاریف برای برخی از عناوینی که در این مبانی است و در واقع پایه تحلیل‌های فیزیک و ریاضیات و ادامه آنهاست، آیا میشه برای این مبانی و تعاریف، موضوع جایگزین مبتنی بر بالقرآن تعریف کرد؟