از نظر داده ها و دیتاها، عمده کاری که در مورد نرم افزار قرآن انجام می شه تو همین فاز اول هست. یعنی ما تو فاز اول عمده ی دیتاها را استخراج میکنیم و می چینیم و روابطشون رو معلوم میکنیم یعنی هم دیتاهایی که حاکی از خود واژگان هستند و مشخصات واژگان و هم دیتاهایی که معرف رابطه ها هستند، اینها رو استخراج میکنیم. فازهای بعدی متکی به تحلیل به این داده هاست. فاز مفاهیم یعنی تحلیل این داده ها، این داده ها رو تحلیل کن با این رویکرد که شما می خوای مفهوم واژه ها رو استخراج کنی، چگونه می خوای تحلیل کنی؟ با چه الگوریتمی؟ با چه الگویی؟ با چه فرمهایی می خوا ی تحلیل کنی، مفهوم استخراج کنی؟ فاز مفهوم اینجوری است. ترجمه هم همینه. تدبر هم همینه. اینکه عرض میکنیم همینه بعد از اون دیتاهایی اضافه خواهد شد ها ولی عمده ی دیتاها، پایه گذاری داده ها در همین فاز اول هست. داده ها، داده های قرآنی، علومی که این داده ها رو برای ما می چینه و روابطش رو مشخص میکنه و داده های روابط رو هم استخراج می کنه، علم لسان. این میشه مجموعه داده های ما. ما باید بتونیم اینها رو تحلیل کنیم.
الان در فاز مفاهیم در مورد داده بحث نمیکنیم در مورد نحوه ی تحلیل این داده های موجود بحث میکنیم. برای اینکه چگونه از این داده مفهوم به دست بیاریم. عرض شد مفهوم یک واژه یعنی چی؟ در این مسیری که ما هستیم، شما وقتی یک واژه رو می خوای معنا کنی، به عنوان مثال واژه کتاب، کتاب رو که در نرم افزار جستجو بکنید، یک نمودار درختی به شما می ده، اشتقاق، صرف، نحو، بلاغت، مرتبطین نحوی، خطابها، ضمایر، همه این موضوعات، این یعنی تعریف کتاب. تمام مجموعه این داده هایی که در این نمودار درختی به شما داده میشه یعنی تعریف کتاب. ما باید الگویی پیدا کنیم که این رو تحلیل کنیم، ساده کنیم بتونیم درست بفهمیم و الا تعریف در واقع یعنی این. اگر ذهن شما یک ابر رایانه باشه که براش ده تا داده کنار هم با ده میلیون داده کنار هم فرقی نداشته باشه، تعریف یعنی همین نمودار درختی، نیاز به توضیح نداره.
شما وقتی تعریف یک چیزی رو می خوای، به یه معنا یعنی توضیحاتی از اون چیز می خوای، توضیحاتی از اون موضوع می خوای، روابطی از اون موضع می خوای، مشخصاتی از اون موضوع می خوای، ویژگیهایی از اون موضوع می خوای، تعریف در اینها می گنجه. وقتی شما یک واژه ای رو مثل الکتاب، نمودار درختیش رو استخراج میکنی، در واقع یعنی تعریف کردی. میگید ویژگیهای اشتقاقیش اینهاست. ویژگیهای صرفیش اینه. شما اگه می خوای کتاب رو تعریف کنی، بگذار من ویژگیهاش رو برات بگم. ویژگیهای اشتقاقیش اینه، صرفیش اینه، نحویش اینه، بلاغیش اینه، مرتبطینش اینها هستند، خطابهاش اینها هستند و در واقع داری تعریف میکنی. فرم مقایسه یه فرمی است که می خواد به ما تحلیلی رو از نمودارهای درختی ارائه کنه، فهم ما رو از اون تعریفی که نمودار درختی داره از واژه ها ارائه میکنه از مفاهیم ارائه میکنه اون تعریف نمودار درختی رو برای ما ساده تر کنه، مفهوم تر کنه. لذا برای این مفهومتر شدن اون نمودار درختی رو در مقایسه با نمودار درختی دیگری قرار میده، مقایسه می کنه که ما بهتر متوجه بشیم که ما به اون تعریف توجه بیشتری بکنیم که ما نقاط اصلی نقاط عطف اون تعریف رو بیشتر دقت بکنیم. اون تعریف یعنی همون نمودار درختی. فرم مقایسه رو باید روش کار بکنیم بیشتر متوجه بشیم. فرمهای دیگری هم باید تعریف کنیم. چه الگوهای دیگری رو میشه تعریف کرد برای فهم بیشتر تعریفی که به شکل نمودار درختی از مفاهیم ارائه شده. چه فرمهای دیگری رو میشه تعریف کرد؟ چه الگوهای دیگری رو میشه تعریف کرد؟