لزوم پیدا کردن جایگاه احادیث در قبال آیات قرآن

1394.07.12-04یکشنبه- 20 ذی الحجه1436

احادیث، ذیل تبیین، تصریف، تفصیل، تعلیم و تلاوت آیات و امر به معروف و نهی از منکر

در بحث احادیث ارتباط کلام اهل بیت علیهم السلام رو با قرآن و مفاهیم قرآنی مشخص کنیم. این یعنی اینکه بیاییم بگیم که برای چی اهل بیت علیهم السلام این احادیث رو مطرح کردند ممکن هست که دلیل اش موضوعات مختلف باشد و باید این ارتباطات رو پیدا کنیم. مثلا« احادیث برای تبیین آیات » پس برخی احادیث این جوری هستند که ما به عنوان احادیث تبیینی و تفسیری و اینجور احادیث میشناسیم. « احادیث ذیل اجرای برخی از اوامر خدا » مثل امر به معروف و نهی از منکر. این دسته از احادیث، احادیث انجام امر به معروف و نهی از منکر هستند. « احادیث برای تاویل آیات » این دسته از احادیث و کلام اهل بیت علیهم السلام از جهت تاویل آیات هستند. « احادیث برای تبیین حدود الله » اینکه حدود خدا رو تشریح و تبیین کنند. « احادیث در راستای تفصیل قرآن » یعنی اگر ما وجوه مختلف قرآن رو بشناسیم، در قرآن تبیین آیات وجود داره و برخی احادیث ذیل تبیین آیات هستند. در قرآن تفصیل آیات وجود داره و برخی احادیث ذیل تفصیل آیات هستند. در قرآن تصریف آیات وجود داره و برخی احادیث ذیل تصریف آیات هستند. در قرآن تبیین حدود وجود داره و برخی احادیث ذیل تبیین حدود هستند. برخی احادیث ذیل تعلیم کتاب هستند. برخی احادیث ذیل تعلیم حکمت هستند. مثلا یکی از آیات محوری برای شناخت و دسته بندی و ارتباط دادن احادیث با قرآن مفاهیم مطرح در آیه دو سوره جمعه هست؛« يَتْلُواْ عَلَيهِْمْ ءَايَاتِهِ » البته این در مورد قرآن مطرح هست پس سایر فرمایشات اهل بیت علیهم السلام هم باید در این راستا قرار بگیره. « يَتْلُواْ عَلَيهِْمْ ءَايَاتِهِ »؛ برخی احادیث بایستی در این راستا باشند.« وَ يُزَكِّيهِمْ » برخی احادیث برای تزکیه هستند« وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِْكْمَةَ ». در آیه قرآن مطرح هست که« ...أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكمُ‌...(59 النساء ) یک کسانی هستند که صاحبان امر هستن، مرجع امر هستند و شما از الله اطاعت کنید. اطاعت در قبال امر و نهی مطرح هست پس از اوامر خدا اطاعت کنید. اینکه میفرماید« أَطِيعُواْ اللَّهَ » اطاعت از خدا در قبال چه چیزی از خدا مطرح هست؟ در قبال« اوامر خدا » مطرح هست. اطاعت از رسول در قبال اوامر رسول مطرح هست. خب در ادامه اطاعت از اولی الامر مطرح هست کسانی که این امر ها در اختیار اونها قرار گرفته است یعنی اونها میتونن این اوامر رو داشته باشند، اوامری که خدا مطرح میکنه و اوامری که در ادامه رسول الله مطرح میکنه، یک کسانی هستند که میتونن این اوامر رو مطرح کنند و شما از اونها اطاعت کنید. برخی از احادیث اهل بیت علیهم السلام ذیل بحث اولی الامر هست یعنی اوامری که مطرح میکنند.

لزوم دسته‌بندی احادیث بر اساس آیات قرآن

عمدتا در سنوات گذشته بر اساس محوریت موضوع دسته بندی احادیث صورت گرفته است یعنی اینکه موضوعات مطرح در احادیث چی هست سپس بر اساس اون موضوعات دسته بندی احادیث صورت گرفته است. در عمده ی کتاب هایی که در اونها احادیث ذکر شده اگر دسته بندی صورت گرفته بر این اساس صورت گرفته، دسته بندی بعدی که صورت گرفته اینطور بوده که براین اساس بوده که احادیث از کدام یک از اهل بیت علیهم السلام هست.( مُسنَد نویسی صورت گرفته است ) خوب هست که دسته بندی بر اساس« قرآن » انجام بشه، دسته بندی بر اساس ارتباطی که احادیث میتونن با مفاهیم قرآن داشته باشند، مفاهیم مدنظر در قرآن که برخی از اونها مطرح شد، بر این اساس یک دسته بندی ارائه بشه. در مورد دسته بندی که الان در ارتباط با قرآن انجام میشه محدود هست به فرمایشی سه نوع« تأویلی و تفسیری و تطبیقی » هست ولی از ظاهر آیات این برمیآد که این دسته بندی ها بایستی گسترده تر از اینها باشه. ببینید مثلا از اهل بیت علیهم السلام احادیث مختلفی نقل هست که فلان کار را انجام ندهید یا فلان کار را انجام بدهید. یک فردی سوال میپرسه که اصلا چرا شما باید بگید که ما فلان کار رو انجام بدیم یا انجام ندیم؟ ارتباط این حدیث با قرآن کجاست؟ ارتباط صدور این حدیث، صدور این کلام با قرآن کجاست؟ یک موقعی شما اون مفهومی که در حدیث مطرح هست رو ارتباط پیدا میکنید و میگید که اینجا بحث فلان موضوع اخلاقی مطرح هست و در قرآن هم فلان جا فلان بحث اخلاقی نزدیک به این مطرح هست و ارتباط مفهومی محتوایی اینجوری دارند. ارتباط صدور این حدیث با قرآن چی هست؟ چرا وقتی که قرآن هست بایستی این حدیث گفته بشه؟ و چه ربطی با چه بحثی در قرآن دارد؟