وقتی با کلام قرآن مواجه هستیم به این معنا هست که ما با کلام یک کسی مواجه هستیم که حکیم علیم هست هر جمله ای هر باری که از یک مفهوم در قرآن در ارتباط با سایر مفاهیم موضوعی مطرح شده اون ارتباط در این مفهوم یابی مهم هست، چرا؟ چون خداوند حکیمِ علیم در قرآن در واقع میخواد یه معارفه انجام بده معارفه از مفاهیم، در فاز مفاهیم این بحث رو می کنیم یعنی در فاز مفاهیم استفاده ی در فاز مفاهیم قرآن یعنی معارفه از مفاهیم تعریف از مفاهیم، پس تمام تعاریف از مفاهیم در قرآن که انجام شده لازم بوده که انجام شده مفهومی بی ربط گفته نشده، مفهومی غیر ضروری دوباره گفته نشده، یک ارتباط بی ربط گفته نشده، اگر یک مفهوم در چند جای قرآن در ارتباط با سایر مفاهیم قرار گرفته پس برای شناخت اون مفهوم به این گفتن در چند جا و به این تعدد از ارتباطات مفهومی نیاز بوده که گفته شده و همین قدرش لازم بوده، هم لازم بوده هم کافیست، در واقع فرض ما این هست که آن چیز که گفته شده حتماً لازم بوده که گفته شده چیز بیهوده ای گفته نشده چیز اضافه ای گفته نشده در بحث فهم مفاهیم مربوط به اون مفهوم، فهم مؤلفه های لازم برای درک اون و فهم اون مفهوم چیز اضافه ای گفته نشده همه ی موارد لازم بوده، فرض دوم مون این هست که این کافی بوده، این رو باید بیشتر پیش بریم و اثبات کنیم هم از حیث مبانی اثبات کنیم هم در عمل اثبات کنیم .
