«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ»، خداوند علم لسان قوم را کامل، به رسول عطا می‌کند

1399.07.13-04یک شنبه 16 صفر 1442

رسولان ع، در زمان ارسال به سمت قومی، به لسان آن قوم ارسال می‌شوند

ما از آیه‌ی وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ، این موضوع برداشته نمیشه که کتابی که بر رسولان نازل شده به لسان قوم هست. خب چه برداشت میشه؟ اینکه رسولی وقتی به سمت قومی ارسال میشه از جانب خداوند رسولی به سمت قومی ارسال میشه به لسان اون قوم ارسال میشه. این لسان رسول هست در زمان ارسال به قوم حتی در قبل از ارسال نیست. ببینید حتی لزوما آن رسولی که برای یک قومی ارسال میشه قبلش ممکنه زبان لسان آن رسول لسان قوم نباشه. چرا؟ چون اگر بود نیازی به مطرح شدن نبود. میتونست بگه ما از درون یک قوم رسولی برای آنها مبعوث می کنیم. این رو نگفته. گفته ما اگر رسولی به سمت قومی بفرستیم به لسان قوم می‌فرستیم. این حتی این رو میرسونه که ممکنه رسولی به سمت قومی بره که لزوما هم لسان با اون قوم نباشه ولی خداوند متعال اگر رسولی رو به سمت قومی بفرسته حتماً به لسان قوم میفرسته. پس این آیه ضرورت ارسال رسول به سمت قومی رو به لسان آن قوم می رسونه. یعنی چی؟ یعنی لسان رسول وقتی به سمت قومی ارسال شد همان لسان قوم خواهد بود به لسان دیگری نخواهد بود. چرا؟‌ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ. برای اینکه برای آن قوم تبیین کنه.

لسان رسول، همان لسان قوم می‌باشد، نه کتاب رسول

لذا در آیه بعد از همین آیه که آیه چهارم سوره ابراهیم هست در آیه پنجم خداوند می‌فرماید که وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسىَ‌ بَِايَتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ وَ ذَكِّرْهُم بِأَيَّئمِ اللَّهِ. ما چه کردیم؟ ما موسی ع رو ارسال کردیم به وسیله آیات مون که برو و قومت را از ظلمات به سمت نور خارج کن و به آنها تذکر بده به ایام الله. شما اینجا طبق آیه ۴ میگید موسی ای که خداوند آیات را در اختیار او قرار داد و قرار شد بره سراغ قوم خودش به چه لسانی رفت؟ به لسان آن قوم. وقتی رفت باید به لسان اون قوم به سراغ اون قوم میرفت. لذا در آیات دیگری که مربوط به همین ارسال هست مربوط به ارسال موسی علیه سلام به سمت قومش هست موسی ع می فرماد که من نمیتونم، عقدة من لسانی. این لسان با اون بحث آیات متفاوت هست. عقده من لسانی. لذا موسی علیه السلام در سوره طه آیه ۲۷ از خداوند متعال می خوادوَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانىِ، يَفْقَهُواْ قَوْلى‌. این رو کی می فرماد؟ موقعی که خداوند او رو به سمت قوم و به سمت فرعون ارسال می کند و آیات رو به دست او میده او مسلح به آیات میشه حالا میخواد بره سراغ قوم. یک نکته اینجا وجود داره باید به لسان قوم به سراغ قوم بره. یک گیری در لسان موسی وجود داره لذا از خداوند میخواد که،وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانى‌. اون گره ها اون گیرها رو از لسان من بردار که يَفْقَهُواْ قَوْلى‌. اونها قول من رو بفهمند. ببینید اینجا موسی ع وقتی میخواد بره به سراغ قوم به لسان قوم میره. نه به این معنا که کتاب موسی به لسان قوم است. لسان موسی علیه السلام در مواجهه با قوم لسان قوم هست. چرا؟ چون اونها باید قول موسی رو بفهمند. پس یک نمونه از رابطه رسولان با قوم ذیل بحث لسان همین ماجرای موسی علیه السلام است. موضوع این نیست که کتاب موسی به لسان قوم است، موضوع اینه که لسان موسی در مواجهه با قوم لسان قوم است.

خداوند، گیرها و نقص‌ها را در لسان انبیاء و رسولان ع، برای مواجهه با قوم حل میکند

لذا بحث لسان قوم خودش یک علم هست. ممکنه یک رسول وقتی میخواد سراغ قومی بره تسلط کافی در اون لسان قوم نداشته باشه. ممکنه یک رسول وقتی سراغ قومی میره نقص داشته باشه در لسان اون قوم و خداوند این را جبران می کنه. خداوند این عقده ها این گیرها این نقص ها رو در لسان اون نبی لسان اون رسول برای مواجهه با قوم حل میکنه و جبران می کنه. اینجا ماجرا بحث لسان کتاب نازل شده بر آن رسول، نیست. این جایی که می فرماید موسی ع درخواست می کنه وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانى‌، يَفْقَهُواْ قَوْلى‌. این رو یعنی همان، وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ. ما به لسان قومش یک رسولی رو می فرستیم. و اینجا در لسان موسی علیه السلام نسبت به قومش ایراداتی وجود داشت نقصهایی وجود داشت و خداوند آن رو حل می کند، برداشته میشه. بله مثلا در بحث موسی ع وقتی موسی ع می خواد بره سراغ قوم از خداوند یک چیزی درخواست می کنه وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانى‌، این گیر و گورها این نقص‌ها اینها را از لسان من حل کن، رفع کن. چرا؟ چون من وقتی می خوام برم سراغ آنها باید به لسان اون ها برای آنها تبیین کنم، طبق آیه ۴ سوره ابراهیم علیه السلام، لِيُبَيِّنَ لَهُمْ. باید بر اساس لسان آنها و به لسان آنها برای آنها تبیین کنم. چون در لسان من این نقص ها وجود داره من نمیتونم خوب برای آنها تبیین کنم و اونها کلام من رو تفقه نمیتونن بکنن نمیتونن خوب بفهمند.

نبی، به ‌عنوان یک عالِم به لسان آن قوم و با بهترین بیان، به سمت قوم میرود

لذا اینجا چه اتفاقی میافته؟ خداوند چه میکنه؟ وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ. خداوند علم لسان قوم رو کامل و بدون نقص و در کمال وجه به رسول عطا می‌کند و همه نقص ها گیرها موضوعات نقص گونه رو ضعف ها رو از این لسان در نبی رفع میکنه و نبی مسلح به عنوان یک ادیب به‌عنوان یک عالِم به لسان آن قوم و مشرف کامل به لسان اون قوم و کسی که بهترین بیان رو بر اساس لسان قوم میتونه داشته باشه به سمت قوم میره که به بهترین شکل هدایت‌های خدا رو بیان کنه و آن قوم در پیشگاه خداوند در آخرت هیچ حجتی نداشته باشند که این رسول هدایت تو رو می خواست برای ما بیان کنه نقص داشت در بیانش کلامش کافی نبود بیانش کافی نبود گویا نبود. لذا اون قوم هیچ حجتی در مقابل خداوند ندارند.