زیر بنای تحقیقات درباره‌ی موضوعات قرآنی

1399.06.04-05سه شنبه 5 محرم 1442

مبنای داده‌های لسان قرآن و مبنای منطق، دو پایه اصلی، تحقیق در قرآن

هر تحقیقی که در قرآن بخواد انجام بشه باید دو پایه اصلی رو داشته باشه. 1- بر مبنای داده های لسان قرآن. 2- بر مبنای منطق، قاعده ها، اصول، اصولی قاعده مند. یعنی شما میگید از کدوم داده ها استفاده می کنید؟ چگونه استفاده می کنید؟ کدوم داده ها، باید داده ها در دایره لسان قرآن باشه. چگونه استفاده می کنید، باید بر مبنای منطق باشه. پس ما دو مرحله جدی داریم. دو گام جدی داریم برای بررسی حل یک مسئله، مسئله ی قرآنی، یک تفسیر یک تحلیل رسیدن به یک مفهوم باید بگیم که از کدوم داده‌ها استفاده می کنیم چرا؟ با یک منطقی داده هایی که میخوام استفاده کنیم در دایره لسان قرآن رو پیدا کنیم، دسترسی به داده های لسان قرآن می‌خواد. دوم نحوی بررسی داده‌های لسان قرآن رو می خواد که میشه منطق. میشه اصول، قاعده، اینجا قاعده می‌خوایم. مثلا ممکنه برای فهم یک مفهوم یک واژه ما داده ها رو باید پیدا کنیم، اون کاری که لغت نامه ها کردند، بخشی از داده ها رو پیدا کردند. به دنبال چی بودند؟ به دنبال استقرا. استقرا ما را به چی می رسونه؟ به داده ی جامع. همین که ما داده‌ی قرآنی رو داریم، داده‌ی جامع داریم. اگر به یک معنا استقرا رو بگیریم یعنی احصا جامع داده ها، علم و اشراف به جامع داده ها، به داده های جامع، چیز از قلم نیفته، قدم بعدی تحلیل این داده های جامع هست. شما می تونی تحلیل کنی این داده های جامع رو. ازش نتیجه بگیری. استقرا خودش به شما یک داده می رسونه. به شما تحلیل نمی رسونه. نتیجه گیری نمی رسونه. اون به دست آوردن داده های جامع، دسته بندی، خود اینها یه داده، است. مجموع داده‌ها رو شما دریافتی. یه اطلاعی از مجموع داده ها داری. نتیجه نداری. تحلیل نداری. اینها گام های بعدی داری. ولی باید اینها رو استفاده کنیم. پس ما در حل مسئله های قرآنی باید بتونیم از داده های جامع، از داده های قرآنی استفاد بکنیم، بگیم چگونه می خوام بریم سراغ داده های قرآنی و چگونه می خوایم از اینها استفاده بکنیم. چه نتیجه ای می خوایم بگیریم؟

نتیجه گیری و تحلیل داده‌ها همه باید براساس اصول و قواعد منطق باشد

رفتن سراغ داده های قرآنی خودش یک منطق می خواد. چگونه می خوای بری سراغش؟ چگونه می خوای استفاده بگیری هم، خودش یک منطق می خواد. منطق اولیه معلومه، لسان قرآن. اولین منطقش. اولین علمش. علم لسان قرآن. داده های قرآنی براساس علم لسان قرآن احصا و دسته بندی می شوند. در واقع به یه شکلی اونجا استقرا اتفاق می افته. مرحله بعدی تحلیل هست. روابطی که میشه بین هر داده های استقرا شده ایجاد کرد. نتیجه ای که میشه از یک داده ی استقرا شده به دست آورد. اینها خودش باید در بخش دومش انجام بشه. در نرم افزار احصا شده‌اند به یک معنا داده های استقرا تولید شده اند. اگر استقرا به معنای احصا داده باشه، استقرا انجام شده. اگر استقرا را به معنای تام تری بگیریم، بگیم اون نتیجه گیری هم درش نهفته است پس استقرا دو بخش داره. احصا داده ها، نتیجه گیری. برای اینکه موضوع خلط نشه ما استقرا رو می گیریم جمع آوری داده‌ها، نتیجه گیری رو می گیریم باز منطق. چگونه می خوای نتیجه بگیری. یه کسی میاد میگه من رفتم همه حال های قرآن رو احصا کردم، دیدم حال به این معناست. این نقطه اش استقرا نیست. اینکه احصا کرد استقراست اینکه دیدم به این معناست استقرا نیست. چگونه دیدی به این معناست؟ با چه منطقی بررسی کردی؟ با چه قواعدی همه حال ها رو بررسی کردی ازش معنا استخراج کردی؟ وقتی ما داده های جامع رو داریم باید روی داده های جامع یک سری تحلیل ها انجام بدیم. با تحلیل ها به یکسری نتایج تحلیل برسیم ا زنتایج تحلیل دوباره براساس قواعد منطقی نتیجه های کلی تر بگیریم. نتیجه های اصلی تر بگیریم. تمام اون تحلیل ها و نتیجه گرفتن از نتایج اون تحلیل ها همه باید براساس اصول و قواعد منطق باشه.