یه مطلبی که باید بهش توجه بشه بحث ترتیب اوصاف هست. یعنی در واقع تدبر در اوصاف هست. اوصاف یک شیء عالی ترین این اشیائی که باید در اون صفاتش تدبر بشه خود خداوند هست. خداوند عموما برای صفات خودش ترتیبی قائل هست. این به معنای این هست که در اسماء خداوند و درصفات خداوند نظام وجود داره، یه تدبری وجود داره، تقدم و تأخری وجود داره. مثلا برای بهره بردن از یک صفت خوبه که شما ابتدا، در واقع شما باید از یک مسیری حرکت کنید از مسیر صفاتی حرکت کنید از یک صفتی بهره مند بشید. شاید مثلا عمدتا خداوند صفات رو و اسماء خودش رو در قرآن به یه ترتیبی و با یه تدبری کنار هم به کار میبره این معنا درش باشه. که مثلا الله عزیز حکیم، خوب این عزیز و حکیم بودن در کنار هم، یه معنا داره. این دارای یه تعاملی هست. اگر شما مثلا یه نوع آثاری رو بخوای دنبال بکنی باید دنبال این مجموعه ی از صفات در کنار هم باشی. عزیز و حکیم. اینها جدای از هم نیستن در این موضوع. در اون موضوعی که خداوند اونجا مطرح می فرماد اینها جدای از هم نیستن عزیز و حکیم در کنار هم هستن. اول العزیز هست بعد الحکیم هست. مثلا در ، الرحمن الرحیم جدای از هم نیستن در فضای ، الرحمن الرحیم کنار هم هستن و اول الرحمن هست بعد الرحیم.
خوب میشه اینجا این نگاه رو داشت که برای رسیدن به یک صفت برای بهره بردن از یک صفت منتسب به خداوند یا از یک صفت منتسب به قرآن شما باید نظام اون صفات رو بشناسی این صفات با چه نظامی در کنار هم هستن شما دنبال یک صفت هستی ولی باید از چه مسیری از صفات قرآن حرکت کنی یا از صفات خداوند حرکت کنی. مثلا شما می فرمایید که قرآن شفاء هست خوب قرآن شفاء هست این جزء ویژگیهای قرآن هست جزء صفات قرآن هست برای بهره بردن از صفت شفاء کدامیک از صفات قرآن رو باید بیشتربه اون توجه کرد؟ یعنی از مسیر کدامیک از صفات قرآن باید به صفت شفاء قرآن رسید. صفت شفای قرآن در کنار کدامیک از صفات قرآن هست؟ مثلا در کنار صفت العربی هست؟ قرآن عربیه. قرآن عربی و شفاء اینطور هست؟ در کنار صفت کریم بودن هست؟ در کنار صفت حکیم بودن هست؟ در کنار صفت فرقان بودن هست؟ در کنار کدام صفت هست؟ شما وقتی می خوای به سمت شفای قرآن حرکت کنید به کدامیک از ویژگیهای قرآن باید بپردازی تا از اون مسیر به صفت شفاء بودن قرآن برسی؟ شما مثلا هیچ وقت نمی آی صحبت کنی بگی که شما قرآن عربی شفاء. مخاطب شما می گه کلام شما حکیمانه نیست. کلام شما عالمانه نیست. انتظار داره صفاتی که برای یک شئ، برای مثلا قرآن شما به کار می بری، صفات عالمانه و حکیمانه ای باشه و به هم ربط داشته باشه. پرت نباشه، بی ربط به هم نباشن. شما هیچ وقت نمی گید الله الجبار الرحیم. اینطور نمی گید. صفات رو مربوط به هم می گید.با هم یه ربطی دارن.
خوب این مقوله ربط صفات بهم هم خودش یه مطلب مهمی هست. بخصوص در دو بخش. یکی در مفهوم یابی خود صفات، دوم در بهره بردن از اون صفات. اینکه شما می خواید از اون صفات از آثار مربوط به اون صفات بهره ببری ربط این صفات به هم مهم میشن. به شما کمک می کنن که شما نظام رفتن به سمت بهره بردن از صفات رو پیدا بکنی.
