یافتن رابطه جامع میان دو واژه با برآیندگیری همه روابط میان آن دو واژه

1397.11.29-01دوشنبه 11 جمادی الثانی 1440

در ارتباط مابین دو واژه، مولفه‌های معنایی برای هر کدام توسط دیگری ایجاد می‌شود، که باید هم واژه مرتبط شناخته شود و هم مفهوم نوع ارتباط مابین آنها

خب در بحث استفاده از قرآن برای موضوع مفاهیم ما یه منبعی رو در پیش رو داریم به اسم قرآن که در قرآن مفاهیم متعددی بکار برده شده یعنی در غالب واژگان متعدد و ارتباطات متعددی بین این واژگان ایجاد شده، ما از این فضایی که در قرآن وجود داره یعنی بکار بردن واژگان متعدد در ارتباطات متعددی کنار هم می تونیم یه مسیری رو طی کنیم برای بدست آوردن مفاهیم، پس دیدن یک واژه مهم نیست ما اتفاقاً وقتی میخوایم مفهوم یک واژه رو دنبال کنیم در قرآن در واقع باید ارتباطات رو دنبال کنیم وقتی میگیم منبعی مثل قرآن پیش روی ما هست دارای واژگان متعددی که ما میخوایم مفاهیم واژگان رو جستجو بکنیم در واقع مفاهیم واژگان رو در ارتباط با سایر واژگان میخوایم دنبال بکنیم پس این نوع ارتباط مهم هست پس درک مفهوم نوع ارتباطات مهم هست در واقع این ارتباطاتی که در واژگان قرآنی هست موضوع رو معنا دار کرده و بار معنایی برای واژگان ایجاد کرده در واقع این ارتباطات با سایر واژگان هست به معنایی نوع ارتباط با سایر واژگان هست به معنایی ار طریق اون ارتباط مفهوم اون کانال ارتباطی که با واژه ی دیگری ایجاد شده برای اون واژه ی مد نظر مؤلفه ی معنایی ایجاد شده بار معنایی ایجاد شده ما باید هم این کانال ارتباطی رو بشناسیم هم اینکه از این کانال ارتباطی با چه چیزی مرتبط شده،

می‌توان ارتباطات میان دو واژه‌ای که دارای یک خصیصه مشترک مثلا در صرفشان می‌باشند را بررسی نمود

پس در این ارتباطاتی که بین مفاهیم ایجاد میشه ، میشه لایه های مختلفی تعریف کرد سطوح مختلفی از کار رو تعریف کرد، یکی از سطوح کار رابطه های مربوط به دو سر ثابت هست یعنی دو واژه در یک ویژگی ثابت باشند انواع ارتباطاتی بین شون ایجاد شده باشه اون ویژگی می تونه ویژگی اشتقاق باشه یعنی مثلاً واژه ی الف و واژه ی ب بین معنا که در جاهای دیگه همین واژه ی الف و واژه ی ب با اشتقاق مشترک مثلاً با ریشه ی مشترک وجود داشته باشند و بین واژه ی الف و واژه ی ب ارتباط ایجاد شده باشه مجموعه این ارتباطات رو کنار هم دیدن، این میتونه دامنه اش گسترده تر هم بشه مثلاً واژه الف و واژه ی ب با ثبات یک ویژگی صرفی با ثابت بودن یک ویژگی صرفی با هم ارتباط ایجاد می کنند یا با ثابت بودن هر ویژگی دیگری، انواع ارتباطاتی که بین شون ایجاد میشه به این معنا که یکی از مشخصات واژه رو ثابت نگه داریم یعنی یه مشخصه از ویژگی واژه ی الف رو ثابت نگه داریم یک مشخصه از ویژگی واژه ی ب رو ثابت نگه داریم بعد بین این دو ویژگی ثابت نگه داشته شده انواع روابطی که وجود داره رو پیدا کنیم و با هم تحلیل شون کنیم

تمام واژگان مرتبط با یک کلمه می‌توانند برایی آن کلمه مؤلفه، تراز و ظرفیتهای معنایی ایجاد کنند

پس دیدن روابط بین واژگان مهم هست و این موضوع رو ما می تونیم گسترش بیشتری بدیم به این معنا که مؤلفه های مختلفی از واژگان رو یا مشخصات مختلفی از واژگان رو ثابت بگیریم و اون رو در اون رابطه ملاک قرار بدیم و دنبال کنیم پس ما با مجموعه ای از واژگان در قرآن مواجه هستیم که این واژگان در بستری از ارتباطات با هم قرار گرفتند و ما میخوایم که از این ارتباطاتی که واژگان با هم دارند برای پیدا کردن مفهوم استفاده کنیم پس باید مفهوم ارتباطات شون رو بشناسیم، انواع ارتباطات اونها رو احصاء کنیم، تعامل ارتباطات شون رو بشناسیم تعامل ارتباطات یک واژه با همه ی واژه های دیگر رو بشناسیم خب یک واژه ی الف ممکنه با چندین واژه ارتباط داشته باشه باید همه یا اینها رو بشناسیم یک واژه می تونه با چندین واژه ارتباط داشته باشه این روابط باید مفهوم بشند احصاء بشند، معنا بشند، کارکردهای این روابط بیرون کشیده بشه، انواع این روابطی که ایجاد میشه برای یک واژه برای اون واژه مؤلفه های معنایی درست میکنه، تراز معنایی درست میکنه، ظرفیتهای معنایی درست میکنه،

برای یافتن رابطه‌ی موجود میان دو واژه لازم است ابتدا دو سر روابط را ثابت نگه داریم یعنی واژه الف را در ریشه و وازه دوم را نیز در ریشه ثابت نگه داریم و سپس تمامی روابط موجود میان آن دو را بررسی نموده و جمع بندی برهم کنش همه این روابط را با هم به عنوان رابطه میان ان دو واژه در نظر بگیرم در واقع رابطه جامع ان دو واژه را پیدا کنیم مثل ارتباط میان الله و نور

یکی از حالتهای خاص این موضوع این هست که شما تعامل دو واژه رو با هم دنبال کنید یعنی در واقع یک واژه با چندین واژه ارتباط داره شما روابط یک واژه رو با یه واژه دنبال کنی انواع روابطش رو دنبال کنی و از این استفاده کنی برای میزان اثرگیری مفهوم اون واژه از واژه دوم و در واقع یک موضوع دیگری که دنبال کنید این باشه که در پی این باشید که مفهوم اون رابطه ای که بین این دو موضوع این دو واژه ایجاد شده چی هست به این معنا که وقتی بین یک واژه و چندین واژه ارتباطاتی وجود داره چند تا مسئله باید حل بشه یکی از مسئله های مهمی که باید حل بشه مفهوم این رابطه هاست برای حل مفهوم این رابطه ها یکی از راهکارها این هست که شما دو سر رابطه رو ثابت نگه داری انواع روابطی که بین این دو سر ثابت هست رو احصاء کنید و روی اونها بررسی انجام بدید مثلاً در بحث اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ خب مسئله ی کلی چی هست؟ تمام روابط الله، واژه ی الله چه تعداد رابطه داره؟ یه شبکه ی ارتباطی هست یه شبکه ای از ارتباطات هست که بین واژه ی الله و چندین واژه ی دیگر وجود داره، این رو میشه یه قدم جلوتر برد یه قدم ساده تر کرد اللهِ مبتدا چون در اینجا الله میتونه هر چیزی باشه در ابتدا، در مثال اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الله مبتدا هست می تونیم یک ویژگی دیگرش رو ثابت کنیم ما در گام اول یه ویژگیش رو ثابت کردیم گفتم الله فقط ریشه اش ثابت باشه از نظر اشتقاق ثابت باشه بقیه ی چیزهاش رو در نظر نگیر شبکه ی ارتباطیش رو به ما نشون بده یه شبکه ی ارتباطی گسترده هست گام دوم می تونیم بگیم که اللهِ مبتدا ، یعنی نقشش رو هم ثابت کردیم شبکه های ارتباطیش محدودتر میشه، گام بعدی می تونید سر دیگر رو ثابت کنید یعنی آن موضوعی که با الله در ارتباط هست رو برای اون یه مشخصه ی ثابتی در نظر بگیرید مثلاً در ریشه یا در نقش خب این دامنه ی شما رو محدودتر میکنه فرض کنید شما بفرمایید که اللهِ مبتدا در شبکه های ارتباطیش خبرها همه ی خبرهای الله رو برای ما میاره یکی از اونها هست اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ این ممکنه یه میزانی به شما کمک کنه مثالهای دیگه ای هم کنارش میاد مثل مثلاً اللهِ غفورِ رحیم و انواع خبرهایی که در مورد الله هست، برای بحث الله نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یه کار دیگه ای هم باید انجام بشه در یک مسیر شما گفتید اللهِ مبتدا با این مسیر این رو محدود کردی در یه کانال موازی هم باید داشته باشه الله سر دیگر ارتباط نور، همه ی روابط ، همه ی روابط رو به ما نشون میده خب شما برای بررسی الله نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رابطه ی بین الله و نور وجود داره میخواید ببینید که این رابطه چه نوع رابطه ای هست مفهوم این رابطه چی هست این رو نمی تونید فهم کنید در مورد این رابطه مسئله دارید ببینید موضوع شما این نیست که با یک عبارت با یک عنوان نحوی از این عبور کنید بگید خب نور خبری از الله هست در واقع میخواید این رو مفهوم کنید این خبر از الله چه رابطه ای با الله داره، وقتی گفته میشه چه رابطه ای داره یعنی مجموعه ی روابطش رو باید ببینید به نوعی بر هم کنش مجموعه ی روابط اینها رابطه ای اون واژه ی الف و واژه ب هست در واقع ما برای اینکه بفهمیم واژه ی الف و واژه ی ب با هم چه رابطه ای دارند باید مجموعه ی روابطی که در قرآن از این دو واژه مطرح هست رو پیدا کنیم و بتونیم بین این روابط یک بر هم کنشی ایجاد کنیم یه میانگینی بگیریم یک تعاملی ایجاد کنیم و اون رو بدست بیاریم ما در واقع یک واژه رو وقتی میخوایم مفهوم کنیم در تعامل با سایر واژگان باید مفهوم کنیم خب اگر یک واژه با واژه ی دیگری ده نوع رابطه داره شما بر اساس کدوم یک از این روابط میخوای مفهوم کنی پس باید در تعاملی از این روابط این ارتباط رو ایجاد کنی و مفهوم کنی یعنی با در نظر گرفتن همه ی این روابط وقتی گفته میشه که واژه ی الف و واژه ی ب با هم در ارتباط هستند و در قرآن در واقع واژه ی الف رو با مجموعه ی روابطی که با سایر واژگان داره باید معنا کرد یعنی در واقع ما باید بتونیم بگیم که واژه ی الف سایر واژه ها چه تأثیری در مفهوم آن واژه دارند خب باید اینها رو دو به دو بررسی کنیم یه گام یک مسیر برای حل کردن این هست که اینها رو دو به دو بررسی کنیم مثلاً در مثال الله و نور بگیم که الله نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یه طرف واژه الله یک طرف واژه نور مجموعه ی روابط بین الله و نور رو ببینیم بین این روابط تعامل ایجاد کنیم و در نهایت یک نسبتی بین الله و نور ایجاد کنیم که برآیند مجموعه ی این روابط هست، این مسئله یک خود رابطه بین الله و نور رو به صورت جامع برای ما مشخص میکنه یعنی در واقع ما بین دو واژه رابطه ی جامع ایجاد می کنیم شاید عنوانش رو مثلاً بشه گذاشت رابطه ی جامع بین دو واژه یعنی برآیند مجموعه ی روابطی که بین این دو واژه وجود داره میشه رابطه ی جامع بین این واژه،

رسیدن به رابطه جامع دو واژه، در واقع مفهوم یابی رابطه های آن دو واژه را دقیق‌تر می‌کند مثلا اینکه نور مضاف به الله معنای خبر بودن نور خبر برای الله را کاملتر می‌کند

یک خاصیتی دیگری این داره این هست که تعامل این روابطی بین این دو واژه وجود داره خود این روابط رو برای ما مفهوم تر می کند معناشون دقیق تر میشه مثلاً شما می فرمایید الله نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ، نور خبر الله هست این به چه معناست؟ نور خبر الله هست مثل اون اَلغَفوری هست که خبر الله هست؟ این خبر بودن چه بار معنایی داره؟ میگی برای اینکه این بار معنایی رو بهتر بفهمم جای دیگر دارم که نورِ الله ، تعامل نور اضافه شده به الله تعامل این رابطه و تعامل نور خبر برای الله با هم نور خبر برای الله رو برای ما مفهوم تر میکنه، درست، و مجموعاً یک رابطه ی دقیق بین الله و نور مشخص میکنه یک رابطه ی جامع، اگر شما رابطه ی بین الله و نور رو در جمله ی الله نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ دنبال کنید به رابطه ی جامعی بین الله و نور نرسیدید باید حتماً سایر روابط شون رو ببینید .