این نکته رو باید دقت داشته باشیم که بله وقتی فردی واجد مفهومی میشه که فاعل فعل اون مفهوم باشه این یکی از مسیرهای واجد شدن یک مفهوم هست شما وقتی واجد کتاب میشی که کاتب باشی یعنی فعل کتاب رو انجام بدی شما وقتی واجد صلاۀ میشی که فعل صلاۀ رو انجام بدی بشی مصلّی بعد به تبع مصلّی شدن مفهوم صلاۀ به شما تعلق بگیره شما رابطه ای با مفهوم صلاۀ ایجاد کنی و اون مفهوم به شما منتسب بشه
خب این یه موضوع هست در بحث مفاهیم با عنوان واجد شدن مفاهیم مسیرهای واجد شدن مفاهیم چی هست، واجد شدن به معنای منتسب شدن اون مفهوم به خود اون فرد اضافه شدن اون مفهوم به خود اون فرد هم اضافه شدن اینجا معنا داره هم ممکنه موضوعاتی مثل صفت شدن معنا داشته باشه این مفهوم در مورد ما انسانها جریان داره در مورد خداوند احتمالاً متفاوت هست بحث، ما در مورد انتساب مفاهیم به خداوند اینجا صحبت نکردیم بلکه در مورد انتساب مفاهیم به انسانها صحبت کردیم چگونه انسانها واجد برخی از مفاهیم بشند عمده ی واجد شدن ها هم به دو شکل انجام میشه به شکل اضافه و به شکل توصیف به شکل صفت پس یکی از مفاهیمی که باید دنبال بشه رابطه ی فاعل و فعل هست و اینکه فاعلی به واسطه ی انجام دادن اون فعل واجد چه چیزی می شود وقتی فاعلی به فعلی می پردازه واجد چه چیز هست واجد چه چیزی می شود به واسطه ی انجام دادن اون فعل چه صفتی چه موضوعی چه مفهومی به اون فاعل اضافه میشه، البته این در مورد انسانها غیر از خداوند، ما در واقع اینجا بحث مون اینطور هست که اگر کسی فعلی انجام بده اون مفهوم از فعل می تونه به اون اضافه بشه به اون فرد به اون فاعل اضافه بشه به عنوان صفت یا به عنوان یک مضاف به اون فاعل اضافه بشه ولی اینکه هر اضافه ای محصول یک فعلی بوده که از طرف همون مضاف الیه انجام شده لزوماً اینطور نیست.
