در واقع جامد غیر مصدری چه خلائی برای ما دارد؟ چه نقصی دارد؟ نقصش اینجاست که رابطه روشن مفهومی صرفی با ریشه نداره. ما اون رو به دست نیاوردیم به این خاطر بهش میگیم جامد غیر مصدری. ما یک رابطه مفهومی با ریشه ایجاد نمیکنیم. وزنش مشخص هست مفهوم وزنش معلوم نیست چیه. وقتی این رابطه روشن نیست یعنی چه؟ یعنی اینکه شما از جامد غیر مصدری برای مفهوم یابی ریشه نمی تونید استفاده کنید. اون واژه‌ای که رابطه صرفیش با ریشه برای ما معنادار نیست یا معناش روشن نیست برای مفهوم ریشه قابل استفاده نیست. پس ما فقط از آن دسته از واژه هایی میتونیم برای ریشه استفاده کنیم که رابطه اون واژه با ریشه معنا دار باشه. خوب اگر جامدهای غیر مصدری معلوم نیست باید از جامدهای غیر مصدری در مفهوم یابی ریشه صرف نظر کنیم. می مونه مصادر. باید رابطه معنادار مصدر تا ریشه را معنا کنیم. پس برای بدست آوردن مفهوم ریشه ما باید رابطه معنادار ریشه و اسم هایی که به ریشه مربوط می شوند، مثل جامد غیر مصدری و جامد مصدری یعنی می خوایم مصدر رو روشن کنیم اون موقع ما میتونیم از مفهوم ریشه صحبت کنیم. در مورد اسم های مشتق رابطه معناداری دارند با مصدر. پس ما از اسم های مشتق میتونیم برای معانی مصدر استفاده کنیم. در مورد معنای ریشه باید یک الگویی طراحی بشه. چگونه میشه از اسم های جامد غیر مصدری و مصادر برای معنای ریشه استفاده کرد؟
