بله در ریل تصویر ما می تونیم چیدمان المانهای تصویر رو المانهای تصویری رو کنار هم دنبال کنیم این می تونه خودش مبنا باشه مثلاً در یک بهشت به عنوان یک باغ ذیل یک عنوان کلی خداوند چه چیزهایی رو با اولویت مطرح میکنه در اونجا قطعاً موضوعات متعدّدی وجود داره سنگ ممکنه وجود داشته باشه خاک وجود داشته باشه وقتی خداوند از یه درخت یه رود چند تا جام صحبت میکنه یعنی اونجا دیگه چیز دیگه ای نیست؟ خیلی المانهای دیگه ممکنه وجود داشته باشه چرا خداوند از اینها صحبت میکنه؟ خب اینها یک تصویری در ذهن ما ایجاد میکنه یه وقتی خداوند میخواد یک بهشت رو به عنوان یک باغ ذیل یک عنوانی یعنی عنوان مثلاً برای یه سری افراد خاص در نتیجه ی یه سری اعمال خاص برای ما توضیح بده یعنی در واقع برای ما تصویری ایجاد بکنه یک سری المانها رو مطرح میکنه و با اون المانها در ذهن ما تصویر ایجاد میکنه اون المانها به شکلی در ارتباط با هم قرار میگیرند باقی المانها رو حذف میکنه باقی المانها برای ما مطرح نمیشند یعنی محو هستند پس یک روش داره خداوند در تصویر مثل این دوربینها که گاهی فوکوس می کنند و بخشی از تصویر بخشی از صحنه ی رو به رو واضح هستند بخشیش محو هستند خداوند به این شکل در تصویر سازی یعنی یک سبک خداوند در تصویر سازی این گونه هست بخشی از تصویر پر رنگ هست بخشی از المانها پر رنگ هست واضح هستند بخشی شون محو هستند و توضیحی در موردشون داده نمیشه یا توجه مخاطب توجه بیننده به اونها جلب نمیشه خب یه بحث در تصویر سازی این هست
یه بحث در تصویر سازی، تصویری کردن ارتباطات مفاهیم قرآنی هست تصویری کردن ارتباطات آیات با هم هست تصویری کردن ارتباطاتی بر اساس تدبر هست یعنی فرمهایی طراحی بشه که مفاهیم ارتباط با هم تصویری نمایش داده بشه این هم کمک میکنه به آموزش قرآن فهم مفاهیم قرآنی هم کمک میکنه به تفسیر هم کمک میکنه به مفسّر که مفاهیم قرآنی رو در ارتباط با هم به شکل تصویری ببینه مثلاً چه چیزهایی در تصویری شدن مؤثر هست تصویری شدن مفاهیم؟ شما میگید که جایگاه کلمات به لحاظ جایگاه عوالمی جایگاه کلمات به لحاظ زمان، جایگاه کلمات به لحاظ خطاب به مفاهیم رنگ دادن لحن رو به تصویر کشیدن یعنی برای اینها موضوعاتی تعریف کردن و نوع ارتباط این مفاهیم رو به تصویر در آوردن یعنی بر اساس اونها ارتباط مفاهیم به تصویر دربیاد مثلاً ببینید متن یک جمله عبارات پیوسته و پشت سر هم هست شما ساده ترین تصویری که از ساده ترین تصویرهایی که برای متون و واژه ها و مفاهیم می تونید دربیارید تصویر جدولی هست تصویر درختی هست شما میای میگی نمودار درختی این واژه ها، نمودار درختی در واقع یک تصویر هست شما اومدی نوع ارتباط اینها رو به تصویر کشیدی ولی یک تصویر بسیار ساده یک طراحی دو بعدی بسیار ساده چهار تا خط کشیدی اینها رو به هم وصل کردی ولی خط می کشی خط کشیدن تصویر ایجاد کردن هست طراحی کردن هست ولیکن بسیار ساده تصویرها می تونند یه قدم جلوتر از این باشند می تونند دو بعدی های جدی تری باشند و می تونند سه بعدی بشند و می تونند چهار بعدی بشند یعنی در زمان هم قرار بگیرند پس مفاهیم وقتی ارتباطات مفاهیم چهار بعدی کنار هم مشخص میشه یعنی هم تصویر سه بعدی شدند در حجم قرار گرفتند هم در زمان
یه لاین تصویرسازی تصویر سازی نوع ارتباطاتی هست نوع مفاهیمی هست و نوع اطلاعاتی هست که در لاین اول ایجاد شده یعنی خود لاین اول رو خود ریل اول رو میخواد تصویری بکنه با پارامترهای تصویری بیشتری نشون بده این غیر از اون بحثی هست که حالا مثلاً بره در قرآن ببینه عذاب الیم با چه تصویری بیان شده است این غیر از اون بحث هست یعنی این بحث خودش داستان خودش رو داره اگر ما بتونیم صحیح تر به اون ابزاری برسیم که برخی از روابط مفاهیم رو با تصویر بیان بکنیم یعنی تصویر که عرض میکنم حداقل بحث اولیه تصویر هست یعنی دارای حجم و زمان و در طول زمان، این ساده ترین نوع تصویر هست بتونیم اینجوری مطرج بکنیم بسیاری از موضوعات قرآنی بهتر فهم میشند شما بسیار راحت تر فهم میکنی،
ما در بحث تصویر سازی به دنبال اینکه خودمون تصویرهای قرآنی ایجاد کنیم نیستیم بلکه به دنبال این هستیم که بستر ایجاد تصویرهای قرآنی رو آماده بکنیم، تصویرهای قرآنی می تونه تصویرهای مربوط به مثلاً نقاشی ها باشه فرض کنید نقاشها بیاند از این فضا استفاده بکنند نقاشی بکشند و حتی ابزاری ایجاد کنیم مفسرین بیاند اسفاده کنند از این فضا که بهتر تفسیر کنند بهتر بفهمند یعنی ابزاری ایجاد بشه که کمک کنه آیات قرآن رو در یک فضایی بشه کنار هم چیدمان کرد شما چیدمان این آیات رو درست و دقیق ببینی لذا یک فضای تصویری ایجاد کنی این کارها رو باید در لاین تصویر سازی دنبال کرد مثلاً شما می فرمایی ساختار سوره بتونیم از ساختار سوره یک تصویر ایجاد کنیم
لذا ابزاری در اختیار شما ی مفسر شمای محقق قرآنی قرار داده بشه که شما از اون ابزار بتونی استفاده کنی و از امکانات لاین یک بتونی استفاده کنی این تصویر رو بسازی تصویر ساختار سوره رو بسازی، مثلاً ما میخوایم فضایی درست کنیم فرمی درست کنیم برای کار که در این فرم کار یک فرد بتونه ارتباط آیات رو در فضای سه بعدی ببینه و تعریف کنه و بکشه مثلاً بگه الان شما میگی یه آیه محوری هست یه موقعی در متن می نویسی محور، عنوان رو اون آیه می نویسی ذیل اش پنج تا آیه می نویسی بعد ذیل اون آیه ها چند تا آیه ی دیگه می نویسی این میشه یه فضای متنی این رو شما بتونی تصویر بکنی یعنی بیای بگی الان این ریشه هست مثلاً اگه میخوای درختی تصویر کنی بتونی کاملا درختی این رو تصویر کنی نموداری میخوای تصویر کنی این رو بتونی نموداری تصویر کنی،
در بحث تصویر سازی چند تا موضوع مهم هست یکی ارتباطات خب بسیاری از ارتباطات بر مبنای ریل اول بدست میاد دوم به تصویر کشیدن اولیه این ارتباطات، یعنی چی؟ یعنی مثلاً هندسه یعنی شما ارتباطات رو تبدیل به هندسه کنی مفاهیم رو تبدیل به تصویر کنی خود مفاهیم رو پس ما در تصویر سازی دو چیز رو به صورت جدی باید تصویر کنیم یکی مفاهیم هست این مفاهیم می تونند مفاهیم جزئی باشند یعنی مفاهیم واژه ها یا مفاهیم کلی باشند یعنی مفاهیم جملات، ارتباطات، آیات و ارتباطات یعنی ارتباطات هم باید به تصویر کشیده بشه پس دو چیز یعنی مفاهیم و ارتباطات باید به تصویر در بیاند در مفاهیم چه موضوعاتی برای تصویر سازی مهم هستند؟ میگیم مثلاً رنگ عرض می کنیم مثلاً شکل عرض می کنیم مثلاً شکل خود چهره پارامترهایی که در یک چهره مهم هستند در مفاهیم اون مفهوم رو می تونند به تصویر بکشند، میتونند یه فاز یه بازه ای از تصاویر و المانهای تصویری گویای یک مفهوم باشند این میشه یه بحث یه بحث دیگه در بحث تصویر سازی تصویر کشیدن ارتباطات هست در به تصویر کشیدن ارتباطات یکی از مباحث اصلی هندسه هست هندسه مهم هست ارتباطات خطی هست؟ ارتباطات درختی هست؟ ارتباطات دایره ای هست؟ ارتباطات کروی هست؟ ارتباطات سه ضلعی هست؟ ارتباطات چند ضلع ارتباط داره؟ ببینید پس هندسه ی نوع ارتباطات مهم هست نوع هندسه ای که برای ارتباطات میخوایم انتخاب بکنیم اینها معیار میخواد باید روی اینها کار بشه باید زیر ساختش ایجاد بشه که بتونه یک محقق راحتتر اینها رو به تصویر بکشه بعد اینها رو در نوع ارتباطات خاصی کنار هم ببینه یعنی ارتباطات اینها رو ببینه ببینید شما در نمودار درختی در واقع ارتباطات برخی از واژه ها رو مثلاً پنجاه تا واژه رو وقتی نمودار درختی میکشی یعنی کسی به شما میگه این پنجاه تا واژه رو ارتباط شون رو با هم معلوم کن شما عملاً می یای مثلاً یکی از روشها این هست که نمودار درختی میکشی یعنی ارتباطات شون رو با یک سری خطوط ذیل همدیگه و وصل به همدیگه مشخص می کنی بهش میگی نمودار درختی یعنی ارتباط اونها رو در واقع به تصویر کشیدی گفتی ارتباط اینها اینجوری هست، مفاهیم مختلف چه نوع ارتباطی و ارتباطاتی که با هم دارند یعنی بر اساس مفهوم که دارند و بر اساس نوع ارتباطی که دارند چه نوع هندسه‌ای برای تصویر کشیدن شون به کار بره بهتر هست؟ اینها بحثهایی هست که باید در بحث تصویر سازی کار بشه
در بحث تصویر سازی منظر مهم هست شما یک پیکره رو از چه منظری میخوای ببینی یه موقعی از یک منظر می بینی یک راه می بینی مثلاً به شکل یک مربعی هست به شکل یک مستطیل دراز هست، موقعی از یک منظری می بینی به شکل یک دیوار می بینی، موقعی به شکل یک ساختمان بزرگ می بینی بستگی داره از کجا بخوای ببینی پس این در تصویر سازی باید لحاظ بشه شما میخوای از کجا ببینی و چی رو میخوای ببینی سوره از یک جهت معناش دیوار هست از یک جهت معناش قلعه هست شبیه یک کاخ هست از یک جهت معناش مثلاً یک ابزار زینتی هست مثلاً مثل دستبند هست مثل گردنبند هست یعنی شما وقتی میخوای چیدمان کنی این آیات رو کنار همدیگه یه سوره ای که بر فرض چهل تا آیه داره ما این چهل تا آیه رو چیدمان کنی کنار همدیگه میخوای چه تصویری ازش به نمایش بکشی؟ کلیت این تصویر میخوای چی باشه؟ روی این موضوع باید کار بشه، منظرهای مختلف به تصویر کشیدن آیات و مفاهیم کنار هم حالا باید این منظرها رو بشناسیم یعنی بر اساس این منظرها ما سوره ها رو به تصویر در بیاریم اینها باید روش کار بشه کلاً از چه منظرهایی میشه آیات رو به تصویر کشید؟
پس تا اینجا چند تا بحث داریم ما در بحث تصویر یکی بحث تصویر مفاهیم هست یعنی مفاهیم چه تصویری دارند خب باید این روش کار بشه چه موضوعات تصویری در به تصویر کشیدن مفاهیم مؤثر هستند مثلاً رنگ چهره موضعات متعدد که می تونند در به تصویر کشیدن مفاهیم نقش داشته باشند به تصویر کشیدن یک مفهوم به شکل مستقل نقش داشته باشند موضوع بعدی ارتباطات مفاهیم هست یعنی به تصویر کشیدن این ارتباطات اینجا خودش دسته های مختلف داره دسته های مختلف مفاهیم گروه های مختلف مفاهیم که وجود دارند یه نوع ارتباطات خاصی با هم دارند این ارتباطات به چه شکلی باید به تصویر کشیده بشه هندسه یکی از ابزارهای به تصویر کشیدن ارتباطات هست بحث بعدی منظرهای نگاه به تصویرها هست یعنی از منظرهای مختلف یک موضوع می تونه تصویرهای مختلفی داشته باشه حتی ارتباطات می تونند تصویرهای مختلفی داشته باشند یک مفهوم از منظرهای مختلف می تونه تصاویر مختلف داشته باشه یک پیکره از نظر منظرهای مختلف می تونه تصویرهای مختلف داشته باشه،
اینجا باید بحثهای مبانیش کار بشه پایگاه داده ی ما مقداری کامل بشه هم از پایگاه داده ی خط اول ریل اول استفاده میشه هم باید یه سری اطلاعات پایگاه داده ای اضافه بشه مثلاً در روایت مطرح هست که قرآن در قیامت به شکل یک انسان محشور میشه یعنی اصلاً بیرون میاد و در صحنه ی محشر نمودار میشه پس قرآن در یک صحنه ای تصویرش انسان به شکل یک انسان هست پس از یک منظر در مثلاً مقطعی از مقاطع قیامت قرآن تصویرش انسان هست یعنی نمود تصویر قرآن اونجا انسان هست اینکه انسان به قرآن می پردازه آیا می تونه از این تصویر استفاده بکنه؟ گاهی اوقات برخی از روایات سعی کردند که در این تصویر سازی به ما کمک بکنند مثلاً سوره های قرآن رو با عناوین متعددی عنوان کردند مثلاً گاهی به طبیعت نسبت دادند گاهی به انسان نسبت دادند گاهی به اجزایی از انسان نسبت دادند یعنی سعی کردند حتی از یک مجموعه ای از آیات که عنوانش هست سوره یک تصویر برای ما درست کنند آیا مثلاً اینها در تصویر سازی می تونه نقش داشته باشه؟ اینها موضوعاتی هست که باید در بحث تصویر سازی آیات قرآن روش کار بشه، کار بشه پایگاه داده اش ایجاد بشه و بعد فرمهای مربوطش بدست بیاد
در بحث لاین تصویرسازی ما یک سری میز کار داریم فرمهایی که به ما اجازه ی کار میده طراحی یک سری خروجی ها رو میده یعنی محققی اونجا کار می کنه این محقق می تونه هم محقق تصویری باشه یعنی هنرمند تصویر ساز باشه و هم محقق قرآنی باشه یعنی از اون امکانات تصویر سازیهای مثلاً ارتباطات برای فهم بیشتر و تدبّر استفاده بکنه هم یه سری فرمهای بهره بردن از بحث قرآن رو داریم ولی از نگاه تصویری مثلاً ما در ریل اول جستجو داریم جستجومون بر مبنای چی هست؟ بر مبنای یکی از موضوعاتش بر مبنای لسان قرآن یکی از موضوعاتش بر مبنای لسان داده های لسان قرآن و موضوعات متعدد دیگه ای که در پایگاه داده ی ریل اول وجود داره در ریل تصویر سازی هم باید جستجو داشته باشیم یعنی جستجویی که عملاً ارتباط ایجاد میکنه بین موضوعاتی که حاکی از تصویر هستند در قرآن مثلاً شما جسجو میکنی این موضوع که دارای یک تصویری هست این موضوع می تونه یک واژه یا یک مفهوم باشه یا یک پیکره از واژه ها مثلاً در یک سیاق در یک داستان قرآن در یک آیه که دارای یک تصویری هست قبلش چه تصویری وجود داره بعدش چه تصویری وجود داره
الان شما در بحث پایگاه داده ی اول واحد پایگاه داده ی ما بحث کلمات هست کلمه واحد پایگاه داده ی ماست در بحث ریل تصویر ، تصویر واحد پایگاه داده ی ماست و موضوعات حول تصویر و ارتباطات تصاویر قرآنی می چرخه در ریل اول لسان هست لسان یعنی کلام کلام یعنی کلمات یعنی واژه ها یعنی واژه ها واحدهای پایگاه داده ی ما هستند در بحث ریل چهارم ریل تصویرسازی تصاویر واحد پایگاه داده های ما هستند از جزئی ترین تصاویر تا تصاویر کلی تر یعنی از المانهای تصویری تا تصاویری که شکل گرفتند مثل همین موضوع در پایگاه داده ی ریل اول مون وجود داره در پایگاه داده ی ریل اول واحد پایگاه داده مون واژه هاست همین واژه ها گاهی در کنار هم شدند جمله در کنار هم شدند آیه در کنار هم شدند سیاق در کنار هم شدند سوره یعنی پیکره شون بزرگتر شده بر اساس نوعی از اتباطات در بحث ریل چهارم که تصویر سازی هست در اینجا هم واحد کار ما تصویر هست اینها در کنار هم تصویرهای بزرگتر تصویرهای بزرگتر پیکره ی بزرگتری که تصویر داره اینها رو شکل میدند
باید در مورد کوچکترین واحد تصویری صحبت بشه باید در مورد اصلی ترین واحدهای تصویری صحبت بشه باید اینها کار بشه اینها باید داده هاش در بیاد مثلاً در قرآن مسامحتاً عرض می کنیم کوچکترین واحدی که در بحث کلام مطرح هست عرض می کنیم واژه هست بعد مطرح میشه دیگه چی هست؟ میگیم خب بعدش جمله هست بعد میگیم اصلی ترین واحدی که در قرآن مطرح هست در کلام چی هست میگیم آیه هست آیه به معنای تعدادی از واژه ها که کنار هم هستند در بحث تصویر این دسته بندی به چه شکل هست؟ همین موضوع رو در بحث صوتی هم میشه دنبال کرد کوچکترین مبنا واحد پایگاه داده ی صوتی چی هست؟ بعد اون واحدهای صوتی چگونه با هم ارتباط میگیرند از کجاها پیکره ی بزرگتر ایجاد میشه در بحث پایگاه داده ی کلامی کوچکترین کلمه هست اولین پیکره ی اصلی که شکل میگیره جمله هست در بحث موسیقی اگر کوچکترین مبنا حروف هست اولین پیکره ای که شکل میگیره چی هست؟ به چه چیزی مربوط هست مثلاً در بحث پایگاه داده ی حوزه ی کلام خط اول کوچکترین کلمه هست اولین پیکره ی اصلی که شکل میگیره جمله هست بر چه مبنایی؟ میگیم بر اساس ارتباطات نحوی، در بحث موسیقی اگر بر فرض فرض کنیم کوچکترین پیکره حرف هست اولین پیکره ی بزرگتری که شکل میگیره چی هست و بر چه مبنایی؟ آیا بر مبنای آهنگ بر مبنای آوا ؟ بر چه مبنایی اولین پیکره ی اصلی شکل میگیره.
