ملاکهای دسته بندی واژگان قرآن

1396.11.29یکشنبه 1 جمادی الثانی 1439

اشتقاق، صرف، نحو و بلاغت به نوعی دسته بندی واژگان هستند

در بحث نرم افزار یکی از موضوعاتی که ما باید دنبال بکنیم بحث ارتباطات واژه ها با هم هست ما الان واژه ها رو بر اساس اشتقاق بر اساس صرف بر اساس نحو و یکی سری موضوعات دیگه با هم ارتباط ایجاد کردیم مثلاً یکی از ارتباطات عادی واژه ها با هم همین دسته بندی آیات هست یعنی وقتی نوع ارتباط مشخص میشه واژه ها به دسته ها و گروه های متعددی تقسیم میشند اولین دسته بندی واژه ها در قرآن که خیلی واضح و ظاهر هم هست دسته بندی آیات هست و عناوین مختلفی که می تونه ارتباط ایجاد کنه بین واژه ها در واقع یک ارتباط ثابت یک عنوان یه عنوانی که حاکی از یک نوع ارتباط بین واژگان هست همون گروه بندی و دسته بندی کلمات هست یعنی اینکه این واژه ها همه اسم هستند اینکه همه ی واژه ها اسم هستند و شما نزدیک به مثلاً پنجاه هزار تا اسم در قرآن دارید این یعنی اینکه همه ی این واژه ها با یه معیار با هم ارتباط دارند معیارشون چی هست؟ اسم هست، همه ی عناوین مربوط به اشتقاق و صرف و نحو و موضوعات دیگر نوعی دسته بندی از واژه ها هستند

ضمیر و مرجع ضمیر و همچنین بحث لغت، نیز به نوعی دسته بندی واژگان است

بحث ضمیر هم همین طور هست بحث ضمیر هم دسته بندی از واژه ها هست در یک محدوده ی نزدیک به هم واژه ها رو دسته بندی می کنه برخی اسم های ظاهر رو یعنی در واقع اسم های غیر ظاهر اسم هایی که عنوان ضمیر می گیرند اسم مبهم هستند به شکلی اونها رو به یه سری اسم های ظاهر ارتباط میده سعی بحث ضمیر و مرجع ضمیر این هست دیگه که اسم های غیر ظاهر اسم های مبهم رو به اسم های ظاهر و غیر مبهم ارتباط میده پس این خودش یه دسته بندی هست

سایر دسته بندی ها رو باید دنبال کنیم دسته بندی لغت همین طور هست یعنی بحث لغات مفاهیم لغت نامه ها واژه ها رو به لحاظ اشتراکات و یا تعاریفی در معنا به هم ارتباط میدند یعنی با محور اشتراکات یا تضادها در معانی واژه ها رو به هم ارتباط میدند اینکه در معانی اینها چه نوع ارتباطی با هم دارند اونها رو به هم ارتباط میدند و با هم دسته ای دسته بندی ای ایجاد می کنند شما میگی مثلاً واژه های مترادف واژه هایی که در معنا به هم نزدیک باشند یا واژهایی که در معنا به معنا این واژه نزدیک باشند اون واژه ها رو برای من نشون بده یعنی اینکه یه دسته بندی از واژه ها به شما ارائه می کنه میگه این واژه ها هم گروه هستند با هم، هم دسته هستند این موضوع رو ما باید ادامه بدیم یعنی یکی از اساسی ترین بحث ها در بحث مفاهیم یعنی فاز دوم نرم افزار فاز ارتباطات واژه ها با هم هست ارتباطاتی یه مقداری تحلیلی تر هست بستر این موضوع بستر اولیه اش در لسان قرآن ایجاد شده بر مبنای اشتقاق و صرف و نحو، بلاغت به ما کمک می کنه یه مقداری ارتباطات رو بکشونه به سمت مفاهیم بخشی از بلاغت اینطور هست بخشیش هم اینطور نیست بخشیش هم یک سری ارتباطات ظاهری رو در بین جملات و آیات و واژه ها دنبال می کنه خود اون هم یه نوع دسته بندی هست تحلیل این بحث ها تحلیل اشتقاق و صرف و نحو ما رو می کشونه به سمت مفاهیم چاشنی این کار بحث لغات هست یعنی لغت و ارتباطات مفاهیمی که معنایی که در لغات وجود داره

موضوعاتی از قبیل مصداق مشترک، زمان و یا مکان و امثال آن نیز در دسته بندیهای کمک می‌کنند

و یه سری ارتباطات دیگه یعنی یکی از موضوعات در مفاهیم بحث مصادیق هست یعنی اینکه واژه های مثلاً هم مصداق، واژه های هم مصداق چی هستند؟ یعنی چی؟ یعنی واژه هایی که به یک مصداق دارند اشاره می کنند این واژه ها فرض کنید در دایره ی اسم، اسم های قرآنی این واژه ها رو دنبال کنیم یه بخشیش از اسم هایی که فقط به خدا دارند اشاره می کنند پس اینها یه دسته میشند اسم هایی که به رسول الله دارند اشاره می کنند اسم هایی که به مصداق های مشترک دارند اشاره می کنند یا به ابعادی از اون مصداق های مشترک از اون مصداق مشترک دارند اشاره می کنند اینها یه نوع دسته بندی هست این دسته بندی ها باید انجام بشه، واژه هایی که به لحاظ مثلاً زمان، معیارهای مختلف رو باید پیدا کرد بر اساس معیارهای مختلف واژه ها رو گروه بندی واژه ها رو دنبال کرد معیار مثلاً زمان معیار مثلاً مکان، مکان می تونه هم بحث های عوالمی باشه هم بحث های محدوده ها باشه، معیار جنس، بخشی از این معیارها در بحث های صرف و نحوی وجود داره میشه از اونجا تحلیل کرد و به اینها رسید منظورم نوع و جنس هست، معیار مصداق اینکه به یک مصداق مشترکی اشاره بکنند این هم خودش یک معیار هست معیار مثلاً اجزاء معیار مثلاً کل و جزء معیارهای شامل و مشمول، از این دست معیارها یا برخی معیارها که معیارهای مثلاً مفهومی تر هستند معیارهای متعدد رو باید وارد بکنیم مثلاً همین حدیث جنود عقل و جهل خودش یه معیار هست شما میگی این مفاهیم جنود عقل هستند این مفاهیم جنود جهل هستند پس اگر یک جایی یکی از این مفاهیم بود مفاهیم مربوط به جنود عقل یعنی موضوع عقل اونجا مطرح هست یعنی اینها از جهت جنود عقل از جهت اینکه اینها سربازان عقل باشند با هم یه ارتباطی دارند این مفاهیم این هفتاد و چند تا مفهومی که اینجا هست اینها با هم یه ارتباطی دارند

روایات نیز میتوانند معیاری برا گروه بندی واژگان باشند مانند حدیث جنود عقل و جهل

این ارتباطات می تونه در بخشهایی از روایات ما مطرح شده باشه می تونه عقلانی باشه معیارش و ما معیارش رو پیدا کنیم می تونه قرآنی باشه قرآنی پیدا کنیم ما باید این دسته بندی ها رو پیدا کنیم معیارهای دسته بندی رو پیدا کنیم برای پیدا کردن معیارهای دسته بندی بخشی خود دسته بندی های صورت گرفته می تونه به ما کمک کنه یعنی در قرآن در کارهای قرآنی در روایات یه سری دسته بندی ها صورت گرفته خود اونها می تونه به ما کمک کنه برای اینکه ما دسته بندی ها رو پیدا بکنیم رنگ مفاهیم می تونه اصلاً یه معیار باشه

عنوان هر دسته بندی در واقع نقطه مشترک و ارتباط دهننده وازگان آن گروه می‌باشد، که در صرف و نحوو اشتقاق این عناوین بسیار دقیق و گویا هستند

دسته بندی مفاهیم یعنی عنوانهایی که ما برای دسته بندی پیدا می کنیم باید عنوانهای دقیقی باشند اون عنوانها در واقع معیار ارتباطی اون واژگان هستند اگر من سراغ واژه ای رفتم بر اساس اون معیار و اون عنوان باید سایر واژه های مرتبط به این واژه برای من مشخص باشه و پیدا باشه دسته بندی یعنی این، بعضی عناوین که الان در صرف و نحو و اشتقاق وجود دارند این بسیار دقیق هستند یعنی شما وقتی سراغ واژه هایی میرید سراغ واژه ی الرَّحِيم میگی سایر واژه هایی که در ریشه با این واژه مشترک هستند سایر واژه ها رو برای شما میاره، معیارتون چی هست؟ اینکه این واژه ها در ریشه با هم مشترک هستند دارای یک ریشه هستند پس اون واژه ها دارای یک معیار مشترک هستند که بر اساس اون معیار با هم ارتباط دارند این موضوع در صرف و نحو هم وجود داره در عناوین مختلف، سایر دسته بندی های ما باید همین باشه، ضمیر و مرجع ضمیر میگیم خب این واژه های اسم مبهم چرا به هم و به اون اسم ظاهر ارتباط دارند؟ گفته میشه که اینها در بحث اشاره به مصداق بیرونی مشترک هستند همه شون دارند به یه مصداق بیرونی اشاره می کنند اگر بخوایم واژه هایی مثل مومن و متقی و محسن و عبد و موضوعات دیگر رو در یک دسته قرار بدیم عنوان این دسته چیه؟ یعنی معیاری که اینها رو مرتبط می کنه چی هست؟ اون معیارها رو باید دقیق پیدا کنیم یه نوع ارتباط می تونه ارتباطات مثلاً ترتیبی باشه ارتباطات سلسله مراتبی باشه واژه هایی که ترتیب یک معنا هستند سلسله مراتب یک حرکت هستند اینها خودش می تونه یه معیار باشه ما باید بتونیم اول معیارها رو شناسایی کنیم بعد با معیارها دسته بندی کنیم

معیار دسته بندی‌ها باید ثابت باشد و همچنین شامل واژگان زیادی شود؛ در گروه بندی کلمات باید به درختچه‌ای مشابه اشتقاق و صرف نحو دست پیدا کنیم

معیارها باید معیارهای ثابتی باشند یعنی با یک معیار باید بشود تعداد قابل توجه ای از واژه ها رو در جاها فرازهای مختلف قرآن دسته بندی کرد خود معیارهای ما باید تعریف داشته باشند و یه سری ویژگی هایی داشته باشند یکی از ویژگی هاشون ثابت بودنش هست یکی از ویژگی هاشون شامل بودن شون هست یعنی واژه های زیادی رو در بر بگیرند ما یک معیار برداریم با اون معیار کلاً ده تا واژه رو در قرآن دسته بندی بکینم اون رو دیگه به عنوان معیار تلقی نکنیم و دنبال اون نریم معیارهایی که بخش قابل توجه ای از واژه رو در بر بگیرند وقتی ما دسته بندی ضمیر و مرجع ضمیر رو دنبال می کنیم تقریباً همه ی ضمایر ما رو شامل میشه حدود پانزده هزار تا واژه هست و یه تعداد قابل توجه ای مرجع ضمیر ها یعنی اسم های ظاهر ما رو شامل میشه مجموعاً شاید حدود مثلاً بیست هزار تا واژه ی ما رو شامل میشه از صد و ده هزار واژه بیست هزار تا واژه یعنی بیست هزار تا واژه ی ما در این دسته بندی قرار می گیرند پس معیارهایی که انتخاب می کنیم باید معیارهایی باشند که تعداد قابل توجه ای از واژه ها رو تحت پوشش قرار بدند این تعداد واژه های تحت پوشش چه وزنی داره در معیار؟ پس ما باید یه بحثی رو معیارها بکنیم، فعلاً در گام اول باید معیارها رو شناسایی کنیم در گام بعد معیارها رو اولویت بندی کنیم بگیم معیارها کدوم با اولویت بیشتر هستند در بحث لسان قرآن کار زیاد انجام شده یک تاریخ کار در مورد اشتقاق و صرف و نحو و بخش هایی هم بلاغت وجود داره و اینها همه عنوان های دقیق پیدا کردند به شکلی که شما می تونی مثل یک نمودار درختی این عناوین رو مطرح بکنی، در بحث مفاهیم این کار صورت نگرفته یا به شکل بسیار کمی و مختصر صورت گرفته اینجا ما باید این رو ببریم جلو ببریم به نمودار درختی مفصلی در بحث مفاهیم برسیم همون گونه که در لسان قرآن در اشتقاق و صرف و نحو نمودارهای درختی داریم در بحث مفاهیم هم داشته باشیم