قواعد گروه بندی واژگان قرآنی بر اساس مفاهیم قرآن

1398.11.17-01پنج شنبه 11 جمادی الثانی 1441

برای گروه بندی یک ویژگی مشترک بین واژگان ملاک قرار میگیرد ، میبایست در نرم افزار فرمی طراحی شود که به کمک آن همه کلمات قرآنی بر اساس مفاهیمی که در خود قرآن است گروه‌بندی شود

یکی از کارهایی که در بحث مفاهیم باید انجام بشه بحث گروه بندی کلمات هست. این کلمات همگروه هاشون پیدا بشه. چگونه باید هم گروه های کلمات رو پیدا کنیم؟ ممکنه معیارهای مختلفی برای این موضوع مطرح بشه. بنابر معلوماتمون کلمات مختلف رو مفاهیم مختلف رو همگروه کنیم. مثلا بیام بگیم اشیاء جامد همگروه میشن. بیام بگیم که موجودات زنده، اینها همگروه میشن. بیام بگیم اشیاء در آسمان، اینها همگروه میشن. یعنی در واقع ما یه وجه مشترک بین واژه ها پیدا می کنیم و اون ها رو همگروه میکنیم. این وجه مشترک رو چطور پیدا کنیم؟ در بحث نرم افزار این وجه مشترک رو باید از قرآن پیدا کنیم. یعنی ما موضوعی رو نباید بگذاریم به این معنا که خوب آنچیز که مثلا موجودات زنده هست. باید چنان طرح ریزی کنیم، چنان فرمی درست کنیم که شما بنابر تقریبا همه مفاهیمی که در قرآن وجود داره بتونی اونها رو معیار قرار بدی به عنوان وجه مشترک سایر مفاهیم دیگر که این موضوع وجه مشترک آنهاست رو به شما بده. در یه نوع ارتباط با این موضوع هستند رو به شما بده. مثلا شما میگی سماء، من می خوام براساس سماء موضوعات رو همگروه کنم. مفاهیم رو همگروهاشون رو پیدا کنم. خوب یه موضوعی مثل سماء رو بتونیم معیار قرار بدیم همگروه ها یعنی موضوعاتی که نوعی از رابطه مشترک رو با سماء دارن به ما بده. موضوعات مختلفی با سماء رابطه دارن. کدوم موضوع، چه نوع رابطه ای رو به ما بده؟

در گروه بندی همیشه یک پایه رابطه وجود دارد که وجه مشترک همه مفاهیم هم گروه است و یک رابط که مفاهیم را به پایه مرتبط می‌کنند، از روابط اصلی در روابط برای گروه بندی حروف و افعال هستند،

یکی از اصلیترین روابط، روابط حرفی است، انواع حروف. یکی از اصلیترین روابط، روابط فعلی است. یعنی شما بیای معیار رو مشخص کنی، نوع رابطه رو مشخص کنی بعد همگروه ها مشخص بشن. یعنی فرمی داشته باشیم بگیم معیار، یه معیار رابط، پایه رابطه ما این مفهوم باشه. نوع رابطه ما این نوع از روابط باشه. یه راربطه یا چند رابطه. بعد سایر مفاهیم برای ما مشخص بشه. مثلا شما میگی سماء پایه رابطه باشه. رابطه چی باشه؟ فی، حرف فی. هر آنچیز که فی السماء هست. این برای ما مهم هست. پس اون مفاهیمی که بدست میان میشن آنچیزی که فی السماء هست. یه موقعی شما میگید رابطه علی السماء باشه. یه موقعی شما میگید رابطه فوق السماء باشه و موضوعات مختلف.

روابط مفاهیم نسبت به هم گروه ها میتواند به دیگر مفاهیم نیز تسری یابد، میبایست قواعد این موضوع نیز پیدا شود

پس ما باید بتونیم یک فرمی طراحی کنیم که همگروه ها رو، مفاهیمی که قراره در گروه های مختلف با هم دسته بندی کنیم رو از قرآن بدست بیاریم. اون از کجا بدست میاد؟ از همین روابطی که بین واژگان داریم، واژگانی قرآنی داریم، از جمله روابط نحو. از جمله روابط صرف که در قرآن داریم، براساس اینها همگروه ها رو پیدا کنیم. یعنی در واقع مفاهیم رو گروه بندی کنیم. این گروه بندی می تونه در چند لایه اتفاق بیفته. پس باید یک پردازش مفصل تری انجام بشه. یعنی اون رابطه می تونه بی واسطه یا باواسطه باشه ولی همون رابطه باشه. روابط ممکنه تسری پیدا کنن. مثل مثلا شما ممکنه بگید که فلان شئ الف فی شئ ب. بعد جای دیگر داشته باشید که شئ ب فی شئ ج. پس شئ الف فی شئ ج. اگر شما رابطه فی السماء رو خواستی، این فی السماء ممکنه چند لایه باواسطه شیئی فی السماء قرار بگیره. پس اون رو هم شما مد نظر داری. پس ما باید قواعد تسری روابط نسبت به هم رو بشناسیم. این قواعد رو بشناسیم مدونش کنیم و در این فرممون قرار بدیم.