عدم اجتماع رابطه پلکانی و رابطه التزامی و تبعی

1397.10.16-03شنبه 28 ربیع‌الثانی 1440

در دو مفهوم که رابطه پلکانی با هم دارند هیچگاه رابطه التزامی و یا تبعی وجود ندارد بلکه بیشتر بحث زمینه سازی مطرح است البته در تراز خاص آن جایگاه

وقتی مفاهیمی با هم روابط پلکانی دارن، اون مفاهیم نسبت به هم بعنوان مؤلفه های معنایی یا به عنوان مفاهیم تبعی یا به عنوان مفاهیم التزامی، نمی تونن تلقی بشن. مثلا اگر بین نماز و تقوا رابطه ی پلکانی وجود داره، دیگه تقوا معنای التزامی نماز نیست. یا معنای تبعی نماز نیست. چون در مفهوم، درمعنای، معنای التزامی، در مفهوم معنای التزامی، التزامی بودن نهفته است، نه تبعی بودن. یه چیز نمی تونه هم التزامی باشه هم تبعی باشه. یعنی وقتی در مفاهیم پلکانی، روابط پلکانی اگر بین دو مفهوم وجود داشته باشه، اون دو مفهوم نسبت به هم رابطه ی التزامی و تبعی ندارن در مؤلفه های معنایی شون. بلکه رابطه ی زمینه سازی برای هم دارن. اون هم در اون تراز از معناها.

رابطه التزامی و تبعی بیشتر در مورد هم نشینها بکار میرود مانند رابطه نماز و زکات که ممکن است زکات معنای تبعی نماز باشد ولی در مورد نماز و تقوا یک رابطه رفت و برگشتی برقرار است یعنی رابطه ‌ای پلکانی

در بحث مفاهیم معانی التزامی وتبعی، در واقع این دنبال می شه که، برای اینکه این معنا اتفاق بیفته، لازمه اش قبلش اونه که اون معنا اتفاق بیفته، معنای التزامی رخ بده.یا وقتی در معنای تبعی بحث می شه یعنی وقتی این معنا اتفاق می افته به تبعش قطعاً اون معنا اتفاق می افته، اون معنای تبعیشه درش وجود داره. خوب از این معانی پلکانی از این ارتباط پلکانی ما کجا استفاده می کنیم؟ یکی از جاهاش بحث همنشین ها هست. روابط همنشینی. گاهی در رابطه های همنشینی، یه مفهوم معنای تبعی یک مفهوم رو داره. مثال عرض می کنیم. مثلا فرض کنید وقتی همیشه نماز هست، بعدش ایتای زکات هست. شما میگید اون معنا، این دوتا باهم همنشینی دارن به شکل اینکه اون معنای تبعی داره انگار. لذا از بحث رابطه ی پلکانی در اینجا صحبت نمی شه، یا رابطه ی رفت و برگشتی اینجا صحبت نمی شه، بلکه اینجا یه همنشینی به این شکل هست که شما می تونی برداشت کنی که زکات، شاید یک رفتار تبعیِ، یک مفهوم تبعی از نماز هست. حالا در بحث تقوا و نماز شما لزوماً این رو برداشت نمی کنید. از همنشینی این دو مفهوم این رو برداشت نمی کنید. اگه بخوای برداشت کنی که یکی شون تبعه یکی دیگه است، اون باید از جای دیگه ای برداشت کنید. از بحث همنشینی این رو برداشت نمی کنید. اینکه عرض میکنیم این بحث رو در مفاهیم عرض می کنیم. وقتی بحث تراز مطرح می شه، تراز دیگه در مفهوم نیست تراز به پیرامون اون مفهوم، به شرایط پیرامونی اون مفهوم مربوط هست. وقتی یک تراز از تقوا مقدمه یک تراز از اقامه نمازه، نه به این معنا که تقوا معنای التزامی نماز هست یا مقدمه نماز هست. وقتی شما از این ترازها صحبت می کنی این ترازها بخاطر اون فاعلیتهای اون دو فعل یا شرایط پیرامونی اون دو فعل ایجاد شده و این رو رقم می زنه. مثلا شما ممکنه بتونید اینو برداشت کنید که مفهوم زکات مفهوم تبعی صلاه هست، فارق از ترازهای معناییش. یعنی صلاه باید اتفاق بیفته، زکات چیزی است که از تو دل صلاه درمیاد، و الاّ زکات درنمیاد. مثال عرض می کنیم. وقتی مفهوم تبعی شد این شکل این معنا اتفاق می افته. ممکنه برخی از همنشینی ها این را به ما برسونه. این تبعی بودن یا این نوع التزامی بودن رو به ما برسونه. برخی از همنشینی ها این رو در تبعی بودن یا التزامی بودن به ما نمی رسونن. مثل مفهوم تقوا و صلاه در همنشینی شون. اگر شما بخوای تبعی یا التزامی شون در بیارید باید از موضوع دیگه ای دربیارید، یا استدلال دیگری پیدا بکنید.