قرآن عربی بستری برای تعقل و به تبع آن عبودیت خدا

1397.10.01-03شنبه 14 ربیع‌الثانی 1440

لسان عربی بستری برای تعقل در قرآن است

خداوند قرآن رو از ارتفاعات قرآن نازل نشده رو نازل کرد طی مراحل نزول و به شکل لسان عربی قرارش داد. چرا؟ برای اینکه مسیر، مسیر تعقل هست. یعنی در واقع لسان عربی ابزار تعقلِ در مسیر قرآن است. خودش تعقل نیست بسترتعقله. ابزار و بستر به شکلی چیده شده ابزار به شکلی قرار داده شده که شما بتوانی تعقل کنی. خداوند می تونست بفرماد که در ارتفاعات یه خبرایی هست هر کسی مایله بره ببینه. ولو بعضی آدمها می رفتن می دیدن لزوماً به هدف خدایی نمی رسیدن. میدیدن یه چیز دیگه برداشت می کردن.

ماجرایی مانند صحنه سجده بر آدم ع را اگر کسی بدون تعقل شهود کند مانند ابلیس بهره خواهد برد

ولو یک آدمی بره فرض کنید معجزه گونه در زمان بره عقب و بره در صحنه سجده ی ملائکه بر آدم علیه السلام بایسته و اونجا رو نگاه کنه، لزوماً تعقل کرده؟ نه، لزوما موفق به تعقل نشده. اونجا چند سری موجود بودن. از بدترینهاش بود بنام ابلیس اون صحنه رو می دید ابلیسی برداشت می کرد. ابلیسی فهم کرد ماجرا رو، ابلیس گونه.

خداوند قرآن را در بستری قرار داده که بتوان درش تعقل کرد و در دورترین مکانها و زمانها سیر نمود ؛ آن چیزهایی که با شهود در دسترس نیست با تعقل قرآنی سهل الوصول است

خداوند فرموده من در واقع برای شما یک دوربین میگذارم، یک ابزار میگذارم، اسمش رو بگذارید دوربین، اسمش رو ابزار، اسمشو بگذارید صوت، اسمشو بگذارید قرائت. یکی از اسمهای اصلیش هست قرائت. قرآن رو عرض می کنم. من برای شما قرائت می گذارم به شکلی، این قرائت می تونه، دیدن داشته باشه درش، شنیدن داشته باشه درش. من برای شما به شکلی یه ابزاری می گذارم در قالب، به شکلِ لسان عربی، قرآن عربی که تعقل کنید. که بتونی تعقل کنی در چی؟ در جنات عدن، در دور دستها در ارتفاعات. اینجا نشستی. عالی ترین ارتفاعات لازم که لازم هست شما بفهمی، لازم است شما ادراکش کنی، نیاز به ادراک اونجا داری، اون رو تعقل کنی و ادراکش کنی و درش تفقه کنی. دور دست ترین زمان های آینده رو که لازم هست شما اداراکش کنی. اون رو بتونی درش تعقل کنی. در واقع این بستر بستری باشه که شما دورترین زمانها درآینده رو بتونی تعقل کنی. شما می فرمایی من ندیدم. عرض می شه که خوب ببینی می خوای چی کنی؟ دیدن چه فایده ای برات داره؟ ببینی تعقل نکنی که به درد نمی خوره. دیدن برای اینه که شما تعقل کنی. من ابزاری قرار دادم که بتونی تعقل کنی. شما می فرمای خدا یا من رو برگردون در زمان عقب، من برم ماجرای سجده ملائکه بر آدم ع رو ببینم. اصلا ماجرای خلقت آدم ع و سجده ملائکه بر آدم تا بهشت آدم رو ببینم، با چشم ببینم. عرض می شه می خوای بری ببینی که چی بشه؟ اگر دنبال هدف خدایی هستی وقتی بری ببینی باید با اون دیدن بتونی اون ماجرا رو تعقل کنی. خداوند می فرماد من همین جا لازم نیست بری همین جا ابزاری گذاشتم اون رو تعقل کن. بر قرآن نوع بیان قرآن در واقع نوع لسان قرآن ابزار تعقل در عالی ترین و دور دست ترین و البته نزدیک ترین مفاهیم مورد نیاز انسان هاست. مفاهیم و صحنه ها، موضوعات مختلف، که گاهی با شهود به هیج وجه قابل دسترسی نیست. آنی که با شهود قابل دسترسی نیست، خداوند ابزار تعقلش رو اینجا برای شما قرار داده.

از نشانه های رفتار عقلانی نتج شدن به عبادت خداست؛ ابلیس که در صحنه سجده بر آدم ع حاضر و شاهد است و بسیار دقیق موضوع را مشاهده میکند به عبادت کشیده نشد چرا که عقلانی رفتار نکرد

نه می تونی اثری ازش ببنی نه می تونی اثری ازش بشنوی. ولی خداوند در بستری از کلام قرآن، جوری این بستر رو طراحی کرده، جوری این بستر رو ظهور داده که شما به اون هدف می رسی. اون هدف که تعقل در مقولات هست. یکی از موضوعات، یعنی تعقل رو باید معنا کرد. یکی از موضوعات اصلی در تعقل یعنی پرداختن به آن موضوعات لازم. موضوعات با فایده موضوعات هدفمند موضوعات با نتیجه موضوعات در مسیر عبادت. لذا در روایت می فرماد که عقل چی هست؟ « ما عبد به الرحمن ». اون چیزی است که خداوند با اون عبادت می شه. خوب حالا اگر یه کسی رفت تو صحنه ای، صحنه ای رو هم دید اومد و یک جزئیاتی گفت که ربطی به عبادت خدا نداره. قرآن، لسان عربی قرآن یعنی آن چیزی که به معنای عقل هست رو ما اینجا گفتیم و جوری گفتیم که عقل از توش دربیاد عقلانی. و شما با اون چیزی که اینجا بهش می پردازید، بهش می رسید، در مسیر عبادت رحمن هست. بی ربط نیست. یه کسی ممکنه بره یه صحنه ای رو شهود کنه بیاد موضوعاتی رو تعریف کنه که اصلا ربطی به عبادت رحمن نداره. چه کسی می تونه عقل اون ماجرا رو به ما برسونه، عقل اون صحنه رو. اون کسی که قراره عبادتش بشه، مورد عبادت قرار بگیره یعنی همان الرحمن. همون فرد می فرماد من قرآن رو به لسان عربی قرار دادم و این ابزاری است برای تعقل شما. وقتی شما به قرآن می پردازی در واقع به قرآن لسان عربی می پردازی و صحیح می پردازی، صحیح می پردازی یعنی چی؟ تعقل می کنی، عقل می کنی، عقلانی می پردازی، در واقع شما آنجور که مد نظر هست به مفاهیم و موضوعات می پردازی، آنگونه که مد نظر خداوند هست مفاهیم و موضوعات رو ادراک می کنی. اگر این مسیر رو صحیح بری، در واقع اونجوری که مد نظر خداوند بوده، مفاهیم رو ادراک می کنی. در واقع شما در پرداختن به قرآن، عبد خدا هستی. مثلا شیطان در صحنه ی سجده ی ملائکه ایستاده بود. نگاه کرد به موضوع. به اون موضوع هم پرداخت. اصلا از مهمترین پرداختهاش مشاهده اون صحنه بود. خیلی جدی تر از من و شمایی که اینجا هستیم در اون صحنه حضور داشت. حضور فیزیکی داشت. با چشم می دید با گوش می شنید. تمام حواسش همونجا بود، ولی در اون صحنه عبد خدا نبود. چرا؟ چون در اون صحنه عقلانی رفتار نکرد.

می‌توان بوسیله قرآن در صحنه سجده ملائکه تعقل کرد و در قبال آن صحنه عبد خدا بود

در اون صحنه بر شیطان عقل حاکم نبود. شما اینجا هستی، می خوای در اون صحنه ی سجده ی ملائکه بر آدم ع، در اون صحنه خلقت آدم ع تا بهشت آدم ع عبد خدا باشی. شما می خوای اونجا نسبت به اون صحنه و در اون صحنه عبد خدا باشی، چگونه بپردازی؟ یعنی اون صحنه رو باید عقل کنی. شما باید بری در اون صحنه تعقل کنی. تعقل کنی تعقلی خدایی. قرآن این بستر تعقل، قرآن عربی بستر تعقل در صحنه های خدایی است یعنی بستری است که شما در اون صحنه ها عبد خدا باشی.شما اینجا هستی در این زمان هستی در ماجرای آدم ع بواسطه قرآن عربی تعقل می کنی عبد خدا می شی در اون صحنه. شما نسبت به اون صحنه عبد خدا هستی ابلیس در اون صحنه بود عبد خدا نبود. عبادت خدا نکرد در اون صحنه. شما اینجا هستی عبد خدا می شی در اون صحنه. پس قرآن به لسان عربی یعنی در واقع قرآن عربی قرآنی است، بستری است برای تعقل، برای عاقل شدن. تعقل صحنه ها، موضوعات، و مفاهیمی که مد نظر خدا هست. و در ادامه قرآن عربی یعنی عبد خدا باش، ابزاری برای عبد خدا بودن در مفاهیم و صحنه هایی که خداوند مد نظر داره شما اونجا در اون صحنه ها عبودیت داشته باشی، در اون صحنه ها باشی عبودیت داشته باشی. پس این نازله از قرآن یعنی قرآن لسانی، فضای تعقل هست. تعقل در صحنه ها، موضوعات و مفاهیم خدایی، و در اون صحنه ها و موضوعات و مفاهیم، عبد خدا بودن. اگر اینگونه وارد بشی شما عبد خدا هستی.