ایجاد ظرفیتهایی معنای برای واژگان بر اساس ارتباطات نحوی آنها و بالتبع ایجاد سوالات دقیق

1397.10.27-02پنج‌شنبه 10 جمادی الاول 1440

برای توسعه معنا و مفاهیم می‌بایست سوالاتی دقیق و مرتبط پرسیده شود تا به بیراهه نرویم

یکی از مباحث در بحث مفاهیم قرآن و در ادامه بحث ترجمه قرآن و در ادامه بحث تدبر و تفسیر در قرآن و تحلیل قرآن، بحث شناخت سؤال و طرح سؤال دقیق است. وقتی انسان به موضوعی علم نداره، عموما ممکنه این پیش بیاد که سؤال بی ربط طرح کنه، و بدنبال حل و پاسخ به اون سؤال باشه که در واقع ربط نداره و او رو از مسیر منحرف می کنه. چگونه میشه در یک بحث قرآنی سؤالات با ربط مطرح کرد؟ چرا شما سؤال مطرح می کنید؟ عمده سؤالها برای توسعه معنا هست، برای توسعه مفاهیم هست. چگونه باید این سؤال رو دنبال کرد؟ چگونه باید به سمت سؤالات دقیق رفت؟

روابط مفهومی یک واژه در واقع ظرفیتهای معنایی آن واژه هستند، اگر در جایی رابطه‌ای مانند حرف جر به یک واژه اختصاص یافت در واقع ظرفیت معنایی برای آن ایجاد نموده و اگر در جای دیگری این رابطه برای آن واژه وجود نداشت می‌توان از ان سوال نمود

یکی از روشها توجه به روابط مفاهیم است که برای اون مفهوم مد نظر در قرآن وجود داره. انواع روابطی که برای یک مفهوم وجود دارن در واقع حاکی از قابلیت ارتباطاتی اون مفهومه. و در واقع ما از این مطلب می تونیم استفاده بکنیم و این رو دنبال بکنیم که برای اون مفهوم این ظرفیتها وجود داره. لذا هر کجایی که اون مفهوم رو دیدیم می تونیم به ازای ظرفیتهایی که برای اون مفهوم وجود داره سؤال مطرح کنیم. پس در واقع ما ظرفیتهای طرح سؤالات رو از کجا پیدا می کنیم؟ از روابط اون مفهوم در آیات قرآن، از انواع روابطی که داره. یکی از این روابط، روابط اون مفهوم با حروف جر است. مثلا اگر یک فعلی متعدی میشه به حروف جر. این در واقع یعنی اون فعل ظرفیت این نوع ارتباط درش وجود داره. پس در جاهای مختلفی میشه این موضوع رو بعنوان سؤال مطرح کرد. اگر اون رابطه در اون محلی که مورد بحث هست، وجود نداشت در ظاهر کلام وجود نداشت، شما می تونید بعنوان سؤال اون رو بپرسید و دنبال کنید. این سؤال، سؤال با ربطه. سؤال جایگاه داره. پس در واقع روابط مفاهیمی، روابط لسان قرآنی موجود در قرآن طرح شده در قرآن، حاکی از ظرفیتهای اون مفهوم هستن. و شما می تونی در قبال اون ظرفیتها سؤال طرح کنی. و در واقع هر کجا که با اون مفهوم مواجه شدید، اون مفهوم رو کامل و تام ببینید. تام ببینید به چه معنا؟ به این معنا که به همه ظرفیتهای اون مفهوم در اون کلام بپردازید. این مطلب برای همه روابط مفاهیمی، همه روابط نحوی، همه روابط صرفی جایگاه دار هست. اگر در قرآن یک مفهوم در روابط مختلف صرفی، نحوی و مفاهیمی قرار گرفته، اون بعنوان ظرفیت اون مفهوم تلقی میشه. و در جاهای مختلف کلام قرآن این ظرفیت مفهوم رو میشه لحاظ کرد. و به ازای این ظرفیتها سؤال طرح کرد. و در واقع این موارد سؤالات دقیق مربوط به این مفهوم هست. پس سؤالات دقیق نسبت به یک مفهوم در توسعه یک مفهوم رو باید در ظرفیت اون مفهوم دنبال کرد. ظرفیت مفهوم رو با توجه به روابطی که برای اون مفهوم در کلام قرآن مطرح هست، میشه شناخت. پس سؤالات جایگاه دار، سؤالات دقیق، سؤالاتی است که از ظرفیت اون مفهوم در قرآن بدست میاد.

مثلا در بحث نماز، فی و لِ جزء ظرفیتهای معنای نماز است فلذا «نماز فی» و «نماز لِ» مطرح است ولی «نماز مِن» بی معنا و سوالی بی ربط است

مثلا در بحث نماز، در فعل صلات در همنشینی با حروف جر، یکسری ظرفیتها برای صلات ایجاد میشه. صلات لِ. صلات کن لِ. صلات کن فی. خوب این ظرفیت است. اگر جایی صلات مطرح است که هر دوی این ظرفیتها در ظاهر کلام مطرح نیست، میشه این دو رو بعنوان سؤال پرسید و این سؤال جایگاه دار هست. مثلا یه جایی می فرماد که صلات کنید، نفرموده که لِ چی. نفرموده که فی چی. شما میتونید سؤال بپرسید. اینجایی که گفته صلات داشته باشید، صلات لِ چی؟ صلات فی چی؟ این ظرفیت برای صلات مطرح هست. اگر کسی بپرسه که صلات کنیم من چی؟ از چه چیزی؟ این سؤال جایگاه نداره، چرا؟ چون این ظرفیت برای صلات مطرح نیست. در کلام قرآن این ظرفیت برای صلات مطرح نشده. لذا این سؤال بی ربطه و جایگاه نداره. پس اگر سؤالات بنا بر ظرفیتی که برای اون مفهوم در کلام قرآن مطرح هست، تولید نشه، سؤالات بر اساس اون ظرفیتها شناخته نشه، قرد دچار سؤالات بی ربط میشه. سؤالات بی ربط او را به مسیر بی ربطی می کشونه.

به تعداد تمامی ارتباطی مختلف نحوی یک واژه برای آن ظرفیت معنایی ایجاد می‌شود که می‌توان در جاهای دیگر عامل ایجاد سوالاتی دقیق و صحیح شود

این مطلب در برخی از موارد وضوح داره. بنابر شناختی که ما از این مفهوم داریم. ولی در برخی از موارد، وقتی ما از اون مفهوم شناخت دقیق نداریم وضوح نداره و ممکنه سؤالات بی ربط فرد رو به مسیر بی ربطی بکشونه. این بحث در مفاهیم جزئی وجود داره، در مفاهیم کلی هم وجود داره. یعین برای مفاهیم کلی هم ظرفیت وجود داره. و این مسیر مبنایی است برای ارتباط دادن آیات بهم. استفاده از یک مفهوم در آیاتی دیگر، در جاهایی دیگر، در قسمتهای مختلف کلام قرآن. پس در واقع اگر برای یک مفهوم روابط مختلف نحوی مطرح هست، پس در واقع به تعداد این روابط مختلف نحوی که برای اون مفهوم مطرح هست، ظرفیت سؤال مطرح هست. این مفهوم رو باید با این ظرفیتهای سؤالی در تمام جایگاه هایی که بکار رفته، دید. و در تمام موارد به اون ظرفیتها پاسخ داد، به اون سؤالات پاسخ داد. مثلا در بحث نزول. در ظرفیتهای سؤالی که برای نزول میشه پیدا کرد، یکی از اون ظرفیتها، ظرفیتهایی است که بر اساس روابط فعل نزول با حروف جر ایجاد میشه. نزول از جانب چه کسی؟ یا از کجا؟ یعنی مِن، حرف جر مِن. نزول عَلی. نزول الی. حرف جر فی. حرف جر لِ و اینگونه حرفها برای بحث نزول مطرح هست.

گاهی می‌توان ارتباطات را بنا بر تحقیق مد نظر محدودتر نمود تا سوالاتی دقیق‌تر ایجد شود مثلا در بحث نزول فقط ارتباطاتی که نزول در بحث کتاب دارد را بررسی نمود

بنابر تحقیق میشه این ظرفیتها رو محدودتر هم کرد. به این معنا که شما وقتی نزول رو دنبال می کنید، حروف جر مختلفی برای نزول مطرح هست. وقتی نزول کتاب رو دنبال می کنید ممکنه این حروف جر محدودتر بشن. در واقع اینها برای شما ظرفیت تولید سؤال هست. یک گام اول توجه به این حروف جر هست. گام دوم توجه به مجرورهای حروف جر هست. وقتی مثلا در بحث نزول حرف جر مِن مطرح هست، مجرور حرف جر مِن چه موضوعاتی هست؟ شما میفرمایید مثلا بحث زمان هست، بحث مکان هست. دیگه چه چیزی هست؟ اینها خودشون ظرفیت سؤال برای شما ایجاد می کنن. یعنی سؤالات شما رو در گام دوم دقیق تر می کنن. پس ارتباطات یک مفهوم در آیات قرآن برای اون مفهوم ظرفیت سؤال ایجاد می کنن و توجه به تعاملات ارتباطات سؤالات رو دقیق تر می کنن. سؤالات رو کامل می کنن. پس در واقع با توجه به نقشهایی که یک واژه به خودش می گیره و ارتباطاتی که بر اساس اون نقش براش ایجاد میشه، ظرفیتهای تولید سؤال برای اون واژه، برای اون مفهوم ایجاد میشه. وقتی واژه فعل هست یک روابطی براش ایجاد میشه، یک روابطی براش در قرآن وجود داره به تعداد اون روابط ظرفیت تولید سؤال هست. وقتی یک واژه اسم هست، نقشهایی براش هست، به تعداد اون روابط براش ظرفیت تولید سؤال هست.