لزوم تبیین قاعده تعامل قواعد لسانی و قواعد مفهومی

1397.10.09-01شنبه 21 ربیع‌الثانی 1440

لازم است قاعده صحیح تعامل قواعد لسانی و قواعد مفهومی دانسته شود تا هم باعث هم افزایی شود و هم از ترجیح یکی و از دست دادن فواید دیگری پرهیز شود

یه بحث در تفاوت بین مواجه شدن با موضوع لسان قرآن و مفاهیم ، خوب ما باید دقت کنیم علی رغم اینکه بین لسان قرآن و مفاهیم تعامل زیادی وجود داره و این دو حوزه از موضوعات ومربوط به قرآن باهم تعامل دارند و هم افزایی دارند ولی یک چیز را باید دقت کنیم و اون اینکه بخشی از قاعده های لسان قرآن تا جایی که امکان داشته باشه باید مستقل از مفاهیم پابرجا باقی بمونه یعنی شما تا جایی که امکان داره بدون بار گذاری مفاهیم بر ساختار جملاتی که پیش روی شما هست از لسان موضوع رو برداشت کنید یعنی احتمالات لسانی رو ببینید بر اساس قاعده های لسان پیش برید و ابتداً این موضع رو نگیریم که اگر این باشه اینکه مفهوم نداره آن مفهومی که در ذهن ما هست این نیست این به مفهوم ذهن ما نمی خوره و سازگاری نداره البته این به معنای این نیست که ما هیچ زمانی نمی تونیم از مفاهیم به سراغ لسان باییم لذا باید قاعده های صحیح تعاملش رو بدونیم و هم افزایی شون رو بدونیم اینها با هم هم افزایی میکنند

در تعارض قواعد لسانی با داشته های مفهومی و ذهنی ما، نباید سریعا دست از قاعده ها برداشت و باید به داشته ها بیشتر فکر نمود

ولی ممکنه یک جایی هم ما از لسان با توجه به قواعد لسان مفهومی رو برداشت کنیم مفهومی استنباط بشه که ما با مفاهیم ما سازگار نباشه اینجا باید تامّل کرد نباید به سرعت رد کرد ، ما نباید در برداشت از لسان قرآن گرفتار جهت گیری ها و سوهای ذهنی بشیم این سوهای ذهنی از کجا در میاد یه عنوان کلی هست یه بخشیش هست اینکه مفاهیم ، مفاهیم داشته ، داشته های مفاهیمی خوب اینجا باید چه بکنیم آیا داشته های مفاهیمی ما کلاً به کنار هست عرض میکنیم نه ولی باید مسیر تعاملش رو پیدا بکنیم و مسیر هم افزاییش رو پیدا بکنیم

از قواعد تعامل میان قواعد لسانی و مفهومی، توجه و اصل قرار دادن مسلّمات و بدیهیات مفهومی است که هیچ گاه نباید کنار گذاشته شود

یکی از مسیرهای تعامل وهم افزایی بحث مسلّمات مفاهیمی است مسلّمات مفاهیمی بخشی از اون بدیهیات مفاهیمی هست یک سری بدیهیات مفاهیمی وجود داره به تبع اون ممکنه شما به یک سری مسلّمات مفاهیمی رسیده باشید اگر قواعدی از لسان قرآن بنابر قاعده های لسانی شما به برداشت مفاهیمی رسیدید که با اون مسلّمات مفاهیمی در اختلاف هست لزوماً اون برداشت لسان قرآنی شما صحیح نیست و باید قاعده ها رو به شکلی به کار ببرید که به این نرسه ، اینها خط قرمز هست اینها حدود است خوب یکی از تعامل ها اینه باقی تعامل ها چی هست ؟ باید اینها رو پیدا کرد یعنی پس از اینکه بحث لسان قرآن شناخته شد پس از اینکه قواعد مفاهیمی شناخته شد و ارتباطات مفاهیمی شناخته شد و اصول ارتباطات مفاهیمی شناخته شد اون موقع میشه این روابط بین حوزه مفاهیم وحوزه لسان قرآن رو بیشتر و بهتر بحث کرد مثلاً ممکنه شما بفرمایید که از نظر فلان قاعده در مفاهیم چنین مفهومی با مفهوم دومی چنین رابطه ای رو نمی تونه ایجاد کنه ممکنه در ذیل یکی از موضوعات مفاهیمی شما قرار بگیره اگر در لسان قرآن این ابهام وجود داشت شما بر اساس اون مفهوم میفرمایید که اون ابهام رو حل میکنید مثلاً یک ضمیری وجود داره که اون ضمیر در ظاهر میتواند به خدا برگرده طبق قاعده های لسانی هم به خدا میشه که برگرده شما ابهام دارید برگردونید یا نه ولیکن طبق مسلّمات مفاهیمی شما میدانید که خداوند مخلوق نیست مثال عرض میکنم اگر اون ضمیر رو برگردونید به این معنا میشه که خداوند مخلوق هست این یه موضوع خیلی بدیهی ست شما برنمی گردونید و اگر به لحاظ لسان این ابهام وجود داشته باشه که برگرده شما برنمی گردونید

باید بین مسلّمات مفهومی و مفوضات ذهنی خودان تفاوت قائل شویم

پس ببینید برخی از بدیهیات مفاهیمی به ما در فهم روابط لسان قرآن کمک میکنه ما یعنی درگیر این بدیهات هستیم ولی برخی از اونها به این شکل نیست برخی از اون مفروضات ماست لزوماً اون بدیهی مفاهیمی نیست پس ممکنه اونها خیلی قابل اتکا نباشند یعنی اگر مفهومی در ذهن ما بود اون مفهوم مانع یک برداشت از لسان قرآن بود اون موقع باید یک سؤال بپرسیم آیا این مفهوم از مسلّمات مفاهیمی هست؟ از بدیهیات مفاهیمی هست؟ از مفروضات بدیهی مفاهیم هست؟ در روابط مفاهیمی این مفهوم جایگاه نداره؟ و بصورت مسلّم این رو میشه برداشت کرد که جایگاه نداره ؟ اگر این طور نباشه مانع نیست نباید اون رو مانع قرار داد.