تفاوت سطح مفاهیم در نزد خدا و رسول ص و نزد قوم

1397.09.21-02 چهار‌شنبه 4 ربیع الثانی 1440

مفاهیم در نزد خدا و نزد مردم متفاوت است، مثلا در عبارت ذلک الکتاب در نزد ما ذلک اسم اشاره‌ای بدون مفهوم خاص است و بیشتر بار مفهومی بر روی کتاب می‌باشد ولی در نزد خدا و رسول ص ذلک بار مفهومی مجزا دارد

به عنوان مثال وقتی ما میخوایم در همین بحث تفاوت قواعد مفهومی خداوند و قواعد مفهومی که بین قوم هست در انسانها هست صحبت کنیم مثلاً خداوند می فرماید که آن کتاب هست ما این رو به لحاظ مفهومی مثلاً در بحث ذَلِکَ و اَلکِتاب یه مفاهیمی بر اینها مترتب می کنیم باید این رو دنبال کنیم کی داره صحبت میکنه؟ خدا ، و با کی داره صحبت میکنه؟ با رسول الله ، اونجا چه قواعد مفهومی چه جایگاه مفهومی اونجا حاکم هست اونجا بحث رو ببینیم بیایم بگیم شما وقتی گفتی ذَلِکَ ذََلِکَ برای مایی که اینجا هستیم هیچ مفهومی نداره فقط به معنای یک اسم اشاره ای هست که ما هیچ اشاره ای درش نمی بینیم خب پس شما اینجا جایگاه مفهومی این واژه برای ما این هست اَلکِتاب برای ما جایگاه مفهومی بیشتری داره ما بیشتر ازش مفهوم می فهمیم و ما رو بیشتر به سمت اون شیء مد نظر سوق میده اون مصداق یا شیء مد نظر سوق میده باید ببینیم نزد خدا اینطور هست؟ نزد خدا لزوماً جایگاه مفاهیم به این شکل نیست نزد گوینده و شنونده ی این کلام می فرماید که ذَلِکَ اَلکِتاب ذلک اونجا بار معنایی و بار مفهومی قابل توجهی داره خیلی بیشتر از اون چیزی که ما می فهمیم اگر ما به این توجه نکنیم که گاهی در طول تاریخ هم به این توجه نشده قرآن رو در سطح مفاهیم خودمون پایین میاریم واژه ها رو میاریم در سطح فهم خودمون کلام رو میاریم در سطح فهم خودمون باهش پیش میریم حتماً باید به این موضوع یعنی قواعد مفهومی در نظر خدا به چه شکل هست در فضای کلام که خداوند داره به رسول الله می فرماید یعنی فضای کلام چی هست؟ گوینده کی هست؟ مخاطب کی هست؟ اونجا قواعد مفهومی و اعتبارات مفهومی رو دنبال کنیم

به زبان یک قوم صحبت کردن دلیل بر سطح مفاهیم در حد آن قوم نیست قلذا بارها خداوند فرموده که آنها متوجه نمی‌شوند از جمله این تفاوت در اعتبار مفاهیم در تفاوت اسم و فعل در نزد قوم و در نزد خداست

خب این بحث رو که مفاهیم در نزد گوینده ی قرآن و از نگاه گوینده ی قرآن ذیلش کلی بحث وجود داره مثلاً اعتبارات مفاهیم ارتباطات مفاهیم اینها ذیلش وجود داره این رو باید در قرآن بهش توجه کرد بعضی از این مفاهیم مختص مربوط به خداوند هست مثلاً اون بحث اسماء خدا اسم خدا یه مفهوم داره بعد بر این مفهوم مفاهیم مترتب هست این اعتبار خودش رو داره تقدم تاخر جایگاه نسبت به هم شان نسبت به هم در مفاهیم وقتی شما از نگاه خداوندی نگاه میکنی متفاوت میشه یه بحث مثلاً ذیلش هست با عنوان اعتبارات مفاهیم اعتبار مفاهیم نزد خدا که این رو میشه دنبال کرد اینکه مثلاً خداوند خالق هست اعتبار این مفهوم نزد ما چی هست؟ میگیم چون میافریند پس خالق است اعتبار این فعل و این اسم برای ما به این شکل هست رابطه ی این فعل و اون اسم برای ما به این شکل هست ولی در نزد خدا چگونه هست؟ خداوند می فرماید چون خالق است پس میافریند اعتبار نزد خدا به این شکل هست ما این رو باید توجه داشته باشیم به لسان قومی حرف زدن دلیلی بر این نیست که شما در سطح فهم اونها صحبت می کنید و بر اساس رابطه ای که اونها بین مفاهیم قائل هستند رابطه بین مفاهیم ایجاد می کنید و برای مفاهیم اعتبار قائل هستید دلیل بر این نیست بارها در قرآن استدلال هم اومده میگه شما نمی فهمید من حرف میزنم شما نمی تونید تعقل کنید میگه اصلاً بعضی ها تون می تونید تعقل کنید همه تون نمی تونید تعقل کنید همه تون نمی تونید بفهمید پس موضوعش با فهم اونها دو تاست وقتی با فهم اونها دو تا میشه یعنی ما باید بریم در فضای رابطه ای که در نزد خداوند وجود داره

برای شناخت مفاهیم در نزد خدا باید اعتبار مفاهیم در نزد خدا شناخته شود که یکی از راههای آن قاعده اسمائی می‌باشد

در بحث مفاهیم بریم سراغ اینکه چه رابطه ای بین مفاهیم در نزد خداوند وجود داره وقتی خداوند گوینده است رسول الله مخاطب، خداوند چه رابطه ای چه اعتباری چه شبکه ای چه درختی از مفاهیم رو به چه شکل اونجا داره مطرح میکنه این رو باید اونجا دنبال کنیم پس لازم هست که ما یک سری معیارهایی رو پیدا کنیم که اون معیارها حاکی از قواعد ارتباطات مفاهیم در نزد خداست قواعد ارتباطاتی که مفاهیم دارند برای پیدا کردن این ارتباطات باید اعتبار مفاهیم رو پیدا کرد مفاهیم در نزد خداوند چه شان و اعتباری دارند، بله یکی از این قواعد قواعد اسمائی هست یعنی ارتباط اسماء خدایی ارتباط اسماءاللهی بین مفاهیم .