بخش مفاهیم مربوط به بحث نرم افزار

1399.02.28-03یک شنبه 23 رمضان 1441

رابطه توسعه مفاهیم فراتر از نحو درون جمله ای با استفاده از علوم دیگر

در بحث نرم افزار در بخش مفاهیم. یکی از روابطی که در بخش مفاهیم وجود داره، توسعه مفاهیم فراتر از نحو هست، فراتر از نحو درون جمله ای. ما براساس نحو درون جمله ای روابط مفاهیم جزئی با هم رو پیدا می کنیم، بر اساس نحو مرحله اول و نحو مرحله دوم، یعنی مستقیم، غیر مستقیم و همینطوری مراحل بعدی روابط واژگان رو با هم پیدا میکنیم. خب همه روابط واژگان این رابطه نیست. ما باید این رابطه رو توسعه بدیم. از سایر داشته ها و داده هامون استفاده کنیم و از علوم دیگر مثل علوم منطق استفاده بکنیم و روابط بین واژه ها رو گسترش بدیم.

وقتی دو جمله با هم رابطه نحوی دارند، اجزای اون دو جمله چه نوع رابطه ای می توانند با هم داشته باشند؟

در بحث مفاهیم جزئی یکی از راههایی که میشه این رابطه رو توسعه داد، همین روابط نحوی است وقتی که دو جمله با هم ارتباط دارن. دو جمله ای که اجزای آن دو جمله با هم رابطه نحوی ندارند ولی خود اون دو جمله با هم رابطه نحوی دارند. صورت مسئله اینجا میشه که وقتی دو جمله با هم رابطه نحوی دارند، اجزای اون دو جمله چه نوع رابطه ای می تونند با هم داشته باشن؟ چه نوع رابطه مفهومی با هم دارن؟ وقتی دو جمله رابطه تعلیل با هم دارند، اجزای دو جمله چه رابطه ای می تونند با هم داشته باشند؟ اینجا باید ما جملات مرتبط با هم رو، داشته باشیم. رابطه اجزای جملات رو در درون یک جمله با هم داشته باشیم، که داریم. رابطه صرفی و اشتقاقی اجزای دو جمله رو با هم نسبت به هم داشته باشیم، که این اطلاعات رو داریم، براساس این الگویی تعریف کنیم، رابطه اجزای جمله رو، رابطه مفهومی اجزای جمله رو دنبال کنیم. مثلا دو جمله داریم، علی آمد و علی نشست. اجزای جمله در درون یک جمله رو رابطه شون با هم معلومه. دو جمله رابطه شون معلومه. فرض کنید رابطه شون هست عطف ترتیبی. وقتی عرض میکنیم رابطه دو جمله معلوم باشه یعنی بصورت دقیق معلوم باشه. میگید رابطه دو جمله هست عطفی که حاکی از ترتیبه. خب ما وارد مقایسه اجزای دو جمله میشیم براساس صرف و اشتقاق. میگیم علی اینجا فاعل هست، علی در جمله دوم هم فاعل هست. اینجا علی شون با هم برابره. آنچیز که می مونه چیه؟ آمدن و نشستن. شما می تونی اینجا نتیجه بگیری که بین آمدن و نشستن رابطه عطف ترتیبی وجود داره. ببینید ما الان این موضوع رو داریم برای نرم افزار تعریف می کنیم نه برای ذهن ها. ذهن شما ممکنه این نتیجه رو براحتی بگیره. ما داریم در واقع الگویی رو ترتیب می دیم که نرم افزار بتونه اجزای مختلف رو مجزا کنه، جدا کنه، کنار بگذاره، اون اجزایی که باید با هم رابطه پیدا کنند رو، رابطه هاشون رو ایجاد کنه.

چگونگی ارتباط اجزای دو جمله ای که به هم مرتبط هستند

ما در واقع رابطه ای که داریم، رابطه دو جمله هست، رابطه نحوی که داریم. باید براساس نحوی دو جمله بین برخی از اجزای جمله یک و جمله دو رابطه نحوی ایجاد کنیم. یعنی این رابطه نحوی دو جمله رو سرایت بدیم به اونها. یعنی در واقع عرضمون این هست که ما اجزای دو جمله مرتبط به هم رو چگونه می تونیم به هم ارتباط بدیم؟ عرض می کنیم مشابهات اشتقاقی رو می شه حذف کرد، میشه گذاشت کنار. یعنی ما در این اجزای دو جمله مرتبط به هم، جزء هایی داریم که با هم یکسان هستند در اشتقاق. پس اونها رو کنار می گذاریم. الان ما دنبال ایجاد تعیین رابطه بین دو جزئی که در واقع یکی هستند، نیستیم. ما در واقع به دنبال اجزائی می گردیم که یکی نیستند. خب یه بخشیش اینه. یه بخشیش رابطه ای که بین دو جزء در یک جمله وجود داره، اگر یکی از این اجزای این جمله در جمله بعد باشه، این رابطه به چه شکل به اونجا سرایت میکنه، به جمله دوم. شما می گید، علی معلم آمد و علی نشست، یا و او نشست. شما می فرمایید او کیه؟ او علی هست. ولی اویی که نشست همان معلم بود. علی به تنهایی ننشست. علی بدون صفت ننشست. علی معلم نشست. درسته بین این ضمیر هو که هو در واقع به علی برمی گرده، در واقع این ضمیر هو همان علی است، ولی فعل نشستن تنها به علی ربط نداره به علی معلم مربوط هست. چرا؟ چون اون رابطه صفتی رو شما اینجا گسترش میدی. میگی این دو جمله رابطه عطف دارند با هم. این علی که در جمله دوم هست، همان علی جمله اوله. علی جمله اول صفتی داره پس علی جمله دوم صفت داره، همون صفت رو داره. به این موضوعات باید فکر کنیم. یعنی ما باید الگوی روابط مفاهیم دو جمله متفاوت که این دو جمله با هم یک رابطه نحوی دارند رو پیدا کنیم.