بحث مربوط به یافتن مفاهیم

1399.01.19-05سه شنبه 13 شعبان 1441

بهره مندی از رابطه صرف و نحو واژگان

در بحثهای مربوط به یافتن مفاهیم، حداقل ما از دو موضوع در لسان قرآن بسیار بهره مند میشیم. یکی روابط واژگان بر اساس صرف هست یکی روابط واژگان بر اساس نحو هست. گاهی بحث صرف مقدم بر نحو هست. هر دو در کنار هم باید به هم کمک کنند. ببینید مثلاً شما واژه ی نَظَرَ در کنارش دو باب دیگر در قرآن مطرح هست باب اِفتعال انتظار، باب اِفعال انظار. یه موقعی شما میتونید نَظَرَ و انظار رو کنار بگذاری انتظار رو در آیات مربوط به انتظار، بر اساس روابط نحوی پیرامونش، بر اساس روابطی که ایجاد شده، بررسی کنی. از تعامل اون روابط، مفهومی برای واژه ی انتظار فارق از اینکه این از چه ریشه ای هست با نَظَرَ چه ارتباطی داره با انظار چه ارتباطی داره، بدست بیارید. این مفهومی که بدست میاردید حامل نیست. مجموعه ی داده های شما بخشیش حذف شده. کجا حذف شده؟ مجموعه ی داده های نَظَرَ حذف شده. مجموعه ی داده های انظار حذف شده. چرا حذف شدند؟ چگونه میشد از اونها استفاده کرد؟ اگر شما رابطه ی انتظار و نَظَرَ را بدونی، از مجموعه ی آیات اون، میتونی بر اساس یه رابطه ای، اینجا استفاده کنی. یعنی اون مفهوم رو بیاری اینجا، مفهوم انظار رو بیاری اینجا، و اینها رو استفاده کنید با هم در تعامل قرار بگیرند.

اهمیت بحث صرف و نحو در مفهوم یابی

پس هم بحث صرف اهمیت داره در بحث مفهوم یابی هم بحث نحو. حداقل این دو مقوله از علم مربوط به لسان قرآن باید در کنار هم بحث بشه. البته بحث صرف فقط بحثهای مربوط به بابها نیست این یکی از عناوین مربوط به صرف هست. مثلاً شما وارد بحث نَظَرَ میشید وارد بحث یه مفهومی میشید نگاه میکنید آیا از این ریشه جامد هست؟ واژه ی جامدی هست؟ آیا از این ریشه واژه ی مشتقی هست؟ کدام نوع از مشتقات وجود دارند؟ آیا از این واژه اسم هست؟ آیا از این واژه فعل هست؟ ما در مورد به عنوان مثال در مورد مفهومی صحبت میکنیم که اصلاً ازش اسم نیست یا در مورد مفهومی صحبت میکنیم که اصلاً ازش فعلی ساخته نشده، مثلاً شما وقتی در مورد واژه الله صحبت میکنید در وهله ی اول در بحث صرفی اسم و فعل، آیا از این واژه اسمی و فعل هست؟ نگاه میکنید میگید از ریشه ی الله از واژه های هم خانواده الله، هم خانواده با معیار هم ریشه بودن، ما هیچ واژه ی دیگری نداریم که مثلاً هم ریشه باشند یا هیچ فعلی نداریم این ها رو مثال عرض میکنم. یا هیچ فعلی نداریم که از ریشه ی الله ساخته شده باشه. پس تحلیل عناوین صرفی و تحلیل عناوین نحوی در فهم یک مفهوم مهم هست. تحلیل فقط وجود یا عدم وجود نیست، اونهایی که وجود ندارند چرا وجود ندارند؟ اونهایی که وجود دارند به چه مفهوم هستند؟ خود اون عنوانی که وجود داره مفهومش چیه؟ یعنی مثلاً در بحث عناوین نحوی میگیم برای این واژه مفهوم صفت بودن وجود داره این واژه صفت قرار میگیره. ببینید واژه ی کتاب ممکنه مثلا بررسی کنید بگید هیچ وقت صفت نمیشه به هر دلیلی، دلایلش روشن هست ها. بخشیش در لسان قرآن بحث شده روشن هست، صفت قرار نمیگیره، فلان مفهوم صفت قرار میگیره این البته دلیلش خیلی ساده هست ها. اینها در لسان قرآن دلیلش خیلی ساده هست ما این رو مثال ساده میزنیم که بحثش روشن باشه. یعنی خیلی بدیهی هست دلیلش به شکلی بدیهی البته اگر همون علم ساده و بدیهیش رو بدونی. خب اگر واژه ای صفت قرار گرفته مفهوم صفت چیه؟ شما باید این رو بدونی، بگی اگر این واژه صفت قرار میگیره خود مفهوم صفت چیه؟ پس باید تحلیل مفهومی عناوین نحو داشته باشی بگی خود مفهوم صفت اصلاً چی هست؟ چه رابطه ای با موصوف ایجاد میشه؟

اهمیت تحلیل روابط مفاهیم

یه بحث دیگه در این تحلیل مفاهیم، تحلیل روابط مفاهیم، تحلیل روابط انواع عناوین مربوط به صرف و نحو با هم هست. عناوین درون نحو با هم، عناوین درون صرف با هم، عناوین صرف و نحو با هم. جامد مشتق چه رابطه ای میتونه با بحث موصوف صفت داشته باشه؟ این باید بحث بشه. صفت چه رابطه ای با خبر داره؟ خبر چه رابطه ای با فعل داره فعل در جمله ی فعلیه؟ فاعل چه رابطه ای با مبتدا داره؟ و موضوعاتی از این دست. پس اینها رو باید رابطه هاشون یعنی در واقع ما یک مقایسه و تشابه تفاوت انواع عناوین موجود در نحو و صرف رو هم باید بشناسیم، تا بتونیم تحلیل مون رو و مفهوم مون رو از انواع مفاهیمی که در صرف و نحو وجود داره کامل بکنیم. گاهی اوقات بعضی از این بحثها در حوزه ی لسان قرآن، قبلاًها بحث شده روشن شده در منابع وجود داره، باید اون موضوعات رو دسته بندی کنیم. یه دسته قواعد موضوع هستند. یک دسته تحلیل مفهومی موضوع هستند. این دو تا رو باید از هم تفکیک کنیم. مثلاً اینکه واژه ی کتابچه نمیتونه صفت باشه. خب شما ممکنه بگید در صفت ما یه قاعده داریم مثلاً واژه ای که اسم جامد هست واژه ای که اسم عَلَم هست واژه ای که این ویژگیهای صرفی رو داره نمیتونه صفت باشه. مثال عرض میکنیم این رو. اینها میشند قاعده، بعد باید این رو ما بفهمیم چرا نمیتونه باشه این فهمش چی هست تحلیل مفهومی این موضوع چیه؟ ما باید یه توضیح مفهومی هم بابتش داشته باشیم ممکنه در این مسئله خیلی ساده باشه و بدیهی باشه. در مورد همه ی این قواعد موجود در صرف و نحو ما باید تحلیل مفهومی داشته باشیم .