لزوم ورودی قاعده‌مند به فضای قرآن

1395.07.21-02چهارشنبه 10 محرم الحرام 1438

موضوع حدیث ثقلین، تمسک است فلذا در تمسک، قرآن، اکبر است یعنی تمسک به آن مشکل‌تر از تمسک به اهل بیت ع است

خداوند توفیق بده که بتوانیم در عرصه ی قرآن محکم وارد بشیم و أقوم وارد بشیم، هدایت های اقوم برداشت کنیم« الإسراء : 9 إِنَّ هذَا الْقرآن يَهْدي لِلَّتي‌ هِيَ أَقْوَمُ ...» هدایت های اقوم برداشت کنیم، هدایتهایی با استخوان، دارای چارچوبه ای درست برداشت کنیم. قرآن خیلی برای ما مهم باشه، در بحث تمسک قرآن خیلی برای ما مهم باشه، در برخی از اقوال روایی مربوط به حدیث ثقلین مطرح هست که قرآن« ثقل اکبر » هست، یعنی اینکه برای شما خیلی مهم باشه و ورود به این عرصه برای شما خیلی سخت هست و مهم باشه. شما نسبت به ماجرای امام حسین علیه السلام با یک مداحی حس میگیری، با یک فکر حس میگیری و ارتباط ایجاد میکنی و مقداری بهره میبری، راحتتر ورود میکنی، اونجا که مطرح هست« قرآن؛ ثقل اکبر » و عترت؛ ثقل اصغر » هست مقایسه ی بین قرآن و اهل بیت علیهم السلام( عترت ) نیست، چرا؟ چون موضوع اون حدیث مقایسه ی قرآن و عترت نیست، موضوع اون حدیث تمسک شما هست، موضوع حدیث ثقلین تمسک انسان ها به ما ترک رسول الله صلوات الله علیه و آله هست. در بحث تمسک شما به قرآن و عترت،« قرآن؛ ثقل اکبر » هست. هم خیلی برای شما مهم باشه و هم خیلی اصول و قاعده و دقت میخواد هم خیلی وسیع هست. شما وقتی بدون قرآن به ماجرای اهل بیت علیهم السلام میپردازی، محدود هستی، وسعت معرفت ات کم هست، وسعت تمسک ات کم هست اما زمانی که با قرآن به فضای تمسک وارد میشی وسیع میشی، وسعت معرفت پیدا میکنی، تمسک ات وسیع تر میشه، ابعاد بالاتری پیدا میکنه لذا قرآن برای شما فضای بزرگتری هست لذا مطرح هست که قرآن ثقل اکبر هست پس داستان و موضوع مقایسه ی بین قرآن و اهل بیت علیهم السلام نیست، در حدیث ثقلین موضوع تمسک هست، در فضای تمسک مطرح هست که قرآن برای شما« ثقل اکبر » هست.

تمسک به قرآن موجب وسعت معرفت در قبال اهل بیت ع

شما به دو تا ثقل، به دوتا وزنه، به دوتا سنگینی باید تمسک بِوَرزی، سنگینی و وزنه ی قرآن بیشتر هست، شما به راحتی میتونی یک مجلس برپا کنی و ذکر ماجرایی از امام حسین علیه السلام رو بنا بر نقل و اقوال تاریخی داشته باشی ولی به راحتی نمیتوانی که یک جلسه ی قرآن بگذاری، سنگینی این جلسه بیشتر هست، بزرگتر هست، دقت شما باید خیلی بیشتر باشه، به راحتی نمیتوانی یک جلسه بگذاری و بگی بیایید دور هم جمع بشیم و بوسیله ی قرآن، در فضای قرآن به « مَا تَرَک » رسول الله تمسک بِوَرزیم، اینجا« ثقل اکبر » هست، حواست باشه ولی اگر صحیح و محکم و اقوم وارد بشی وسیع تر هست، فضای بزرگتری هست، شما به میدان بسیار بزرگی وارد شده ای

وجهی از معنای تمسک به قرآن و اهل بیت ع، دور کردن بدیها از خود

بله خداوند توفیق بده ما بتوانیم قدم محکمی در عرصه ی قرآن داشته باشیم، بتوانیم بوسیله ی قرآن خیلی از موضوعات غلط و اشتباه و ناجور رو از خودمون دور کنیم، تمسک به قرآن یعنی این. یک وجه تمسک به قرآن و اهل بیت علیهم السلام یعنی اینکه شما بوسیله ی قرآن و اهل بیت علیهم السلام خیلی از موضوعات بد و ناجور و زشت و غلط رو از خودت دور کنی، از خودت فاصله بدی، عموما ما معنای تمسک و اعتصام رو یکی میگیریم، اینها یکی نیستند، دوجور معنا هست، در معنای تمسک جلوگیری از ناجوری ها وجود داره، دورکردن ناجوری ها وجود داره، دور کردن بدی ها و اشتباهات و غلط ها وجود داره. اگر شما با تمسک یه قرآن به سراغ ماجرای امام حسین علیه السلام بری، بسیاری از ناجوری ها و غلط ها و اشتباهات دور میشوند، اگر تمسک به معنای واقعی انجام بشه بسیاری از اشتباهات و غلط ها دور میشوند.

ورود به عرصه قرآن، نیازمند قلب، عزم و فکر وسیع

خداوند توفیق بده ما در این عرصه گام محکمی برداریم و تعارف نداشته باشیم، خداوند، اهل بیت علیهم السلام و قرآن تعارف بردار نیستند. نه پشت سر ذهنیّات مون مخفی بشیم و نه پشت سر کسی مخفی بشیم و نه پشت سر چیزی مخفی بشیم. عبد خدا باشیم، عبد رحمانیت خدا باشیم. بله قرآن میدان بزرگی هست، نیاز به عزم بزرگ داره، نیاز به فکر بزرگ و دل بزرگ داره، قلب بزرگ میخواد، دیدی بزرگ میخواد. دسترسی به قرآن سخت تر هست. اهل بیت علیهم السلام در بحث تمسک« ثقل اصغر » هستند یعنی در دسترس تر هستند و شما راحت تر میتوانید برداشت کنید اما قرآن« ثقل اکبر » هست و وزنه اش سنگین تر هست و راحت تر نمیتوانی که برداری، فکر کنید رفته اید در یک میدان وزنه برداری، دو تا وزنه رو باید برداری؛« اهل بیت علیهم السلام و قرآن، عترت و قرآن » خداوند اینطوری قرار داده است که شما ثقل عترت رو راحت تر بتوانی برداری، راحتتر بتوانید ازش استفاده ببری، راحت تر بتوانید بوسیله ی ثقل اصغر( بوسیله ی ثقل عترت ) تمسک بِوَرزی و پای در میدان تمسک بگذاری ولی قرآن وزنه ی سنگینی هست ولی باید دو تا وزنه رو بزنی.

آن‌چه در برداشتهای قرآنی ملاک و مهم است قوام بحث می‌باشد

یعنی باید از هر دو وزنه بهره داشته باشی، خداوند توفیق بده ما از ثقل عترت و از ثقل قرآن بیشترین بهره ها رو ببریم، وقتی از دنیا میریم و وارد قیامت میشیم و بعد از اون وارد قیامت میشیم برای ما مطرح باشه که« موازین اینها خیلی خوب هست »، در کفه های ترازوی اینها وزنه های قرآن و عترت هست. بله در بحث قرآن باید محکم وارد شد، با قِوام وارد شد و هدایت های با قِوام دریافت کرد. اینکه دوست داشته باشیم به قرآن بپردازیم خیلی خوب هست، اینکه قرآن برای ما مهم باشه خیلی خوب هست، اینکه به سمت قرآن قدم برداریم خیلی خوب هست ولی باید دقت کنیم که قِوام خیلی مهم تر هست، اگر هدایت برداشت کنی هدایت ات باید قِوام داشته باشه.فلانی ممکن هست که مطرح کنه که من کلی بحث از قرآن مطرح کرده ام یا یک نکته یا یک معرفتی از قرآن برداشت کرده ام و این بحث رو مطرح کنه، برای ما این مهم باشه که این هدایتی که مطرح میکنی قِوام داره؟ این مطلبی که به عنوان معرفت مطرح میکنی قِوام داره؟ آیا مطلبی که از قرآن مطرح میکنی حکمت داره؟ یک مسیر محکم پیش پای انسان میگذاره؟ جای پای خودش محکم هست؟

خداوند توفیق بده که بتوانیم از دریچه های مرتفع قرآن دقیق ترین معرفت ها، عالی ترین معرفت ها رو بدست بیاریم و با هدایت ها و ولایت های دقیق قرآن، با کتابت های دقیق کتاب خدا به سمت ارتفاعات، به سمت نور بیرون بریم، بیرون کشیده بشیم. بوسیله ی کتاب خدا بریم در فضایی از صراط مستقیم که در اونجا عزت و حمد خدا هست، بر صراطی قرار بگیریم که احساس عزت کنیم و به حمد کشیده بشیم.

داشتن دغدغه‌ی ورودی دقیق و قاعده‌مند به حریم قرآن

بله دغدغه مون برای قرآن، برای صحت ورود در قرآن رو بیشتر کنیم، کلام مون رو مراقبت کنیم، فلانی! حرف میزنی همینطوری روی هوا صحبت میکنی، گاهی اوقات حرف میزنی احساس میکنی که داری با قرآن حرف میزنی ولی ربطی به قرآن نداره. سعی کنیم که به ذهن مون چارچوبه بدیم( این رو مسامحتا عرض میکنیم ) یک ذهن لَوَّامه در ذهن مون بگذاریم که مدام به ما تذکر بده که فلانی! اینجوری داری حرف میزنی چه ربطی به قرآن داره؟ اینجوری داری فکر میکنی چه ربطی به قرآن داره؟ چه چارچوبه ی قرآنی داره؟ برای چی داری اینجوری فکر میکنی؟ به این ماجرا داری نگاه میکنی برای چی داری اینجوری نگاه میکنی؟ آنقدر باید اینگونه فکر کنیم، آنقدر باید این تذکر در وجود ما وجود داشته باشه که یک کسی ما رو میبینه یک چند دقیقه ای که با ما هم کلام میشه و هم نشین میشه متوجه بشه که این فرد دوست داره که کاملا قرآنی فکر کنه، دوست داره کاملا با صحت و دقت به قرآن بپردازه، در یک چارچوبه ی صحیح از پنجره ی قرآن به ماجرای اهلبیت علیهم السلام نگاه کنه و بهره ببره.

ماتَرَک رسول الله ص هر دو غریب و مهجورند

اینکه چقدر توفیق داشته باشیم این قدم بعدی هست، حرف دوم هست، اول این دغدغه رو داشته باشیم، فقط اهلبیت علیهم السلام غریب نیستند که مطرح باشه« شام غریبان »، « مَا تَرَک » رسول الله صلوات الله علیه و آله« غریب، مهجور » هست. وقتی« مَا تَرَک أکبر، مهجور » شد« مَا تَرَک اصغر، غریب » خواهد شد. وقتی« ثقل اکبر مهجور » شد، از زندگی ها خارج شد آنگاه« ثقل اصغر غریب » خواهد شد، به شهادت خواهد رسید.