مبین بودن قرآن

1395.12.20-02جمعه 11 جمادی‌الثانی 1438

قرآن مبین است فلذا نباید به شکل یک سرّ و یک مقوله مبهم به آن نگریسته شود

بله خداوند در بسیاری از آیات قرآن میفرماید که ما آیات قرآن رو تبیین کردیم یعنی خیلی واضح هست خیلی روشن هست، خب پس چرا من نمی بینم؟ چرا من نمی شنوم؟ ما این آیات قرآن رو تلاوت کردیم، پس چرا من متوجه نمیشم؟ سرّ مطلب کجاست؟ اگر آیه ای تبیین شده پس سرّ نیست، نمیشه آیه ای تبیین شده باشه و سّر باشه، نمیشه آیه ای تبیین شده باشه و رمز و راز باشه، آیه ای که رمز و راز باشه که تبیین نشده، شما موضوعی که بسته نگهش داری موضوعی که او رو به شکل سرّ و رمز و راز نگه داری نمی تونی بگی این موضوعی رو من تبیین کردم، این به هم نمیخوره که، شما یک جای قرآن پیدا کنید گفته باشه آیات قرآن رو من به شکل سرّ و رمز و راز برای شما قرار دادم شما نفهمید، نداریم چنین چیزی، من این رو سرّ قرار دادم که شما نفهمید، شما متوجه نشید، بله انسان باید سرّها رو رازها رو از رو خودش برداره، حجابها رو از رو خودش برداره

آنچه برایمان پررنگ باشد رفع حجابهای خود در مواجهه با قرآن باشد و نه حجابهایی که بر قرآن قرار داده شده

یه موقعی مطرح میشه آقا رو قرآن حجاب هست، بستگی داره از کجا وایستی نگاه بکنی نمی خوایم بگیم این بحث غلط هست نمی خوایم بگیم بین یک انسان تا قرآن، بین فهم انسان تا قرآن حجاب وجود داره، قرآن از دسترس برخی ها دور شده ولی چه خوب که انسان این طرفی نگاه بکنه و اون اینکه حجابهای من بین من و قرآن هست، ببیند آیات ابتدایی سوره ی بقره چی می فرماید؟ هُدًى لِّلْمُتَّقِين میگه اون هدایت داره ولی تو متقی باشی میتونی برداری پس به این آدمِ مربوطه، چرا نمیتونی برداری؟ چون از دسترس تو دور شده! نه، چون تو متقی نیستی.

قرآن مبین و واضح است کسی که آن‌را نمی‌بیند و نمی‌شنود در پی رفع حجاب از سمع و بصر خود باشد

قرآن کتاب مبین هست آیاتش آیات بینات هست یعنی روشن هست خیلی واضح هست چرا نمی بینی؟ چون واضح نیست؟ نه چون واضح هست ولی تو نمی بینی چشم تو چشم واضح بین نیست، گوش تو گوش واضح شنو نیست، گوش انسان چشم انسان باید چشم مبین بین باشه، ما چشم بینۀ بین نداریم، چشم داریم چشم مون بینۀ بین نیست، بله باید عینک از روی چشم ها رو برداشت لایه های مختلف عینک ها و حجابها بر روی چشم و گوش و قلب انسانهاست، ده لایه پارچه یِ ضخیمِ قطورِ تیره رو بر چشم ها بستی بعد یه کسی یه شیء روشنِ زیبا رو در چند متر فاصله ی شما قرار داده به شما میگه ببین شما میگی من نمی بینم میگه خب ببین دیگه میگی خب احتمالا اون شیء رو شما خیلی رمز گونه قرار دادی، احتمالا اون شیء رو در پس پرده قرار دادی، احتمالا اون شیء رو اِستِتار کردی آقا پارچه های روی چشمهات رو بردار، نور چشم قرار داده که ببینی، روشن ترین شیء اگر مقابل کسی باشه ولی چشم اون فرد نور نداشته باشه، سو نداشته باشه نمی بینه، اگر به یک انسان نابینا وسط ظهر بگی که به خورشید نگاه کن، سرش رو میاره بالا رو به خورشید، سرش رو بیاری بالا و رو به خورشید هم قرار بدی بگی خورشید رو ببین میگه کدوم خورشید، چرا؟ چون چشمش نور نداره خورشید که نور داره نورش هم زیاد هست اون قدر زیاده که شما نمی تونی نگاهش کنی، چشم این نور نداره. انسانی که ناشنوا باشه او قرار بدی در یک جایی که بلندترین صداها وجود داره نمیشنوه، ضعف از صدا نیست ضعف از شنوایی اون فرد هست، بله وقتی مطرح هست که برای فردی سرّی گشوده میشه یه جهتش به این معناست که حجابی از این فرد برداشته میشه این فرد خودش یک حجاب از قلب و گوش و چشمش برمیداره