بررسی نمونه هایی از ارتباطات نحوی در تحلیل مفهومی لسان قرآن

1397.09.25-02یکشنبه 8 ربیع الثانی

از جمله باحث تحلیل مفهومی لسان قرآن، تحلیل ارتباطات نحوی است

بله در بحث مفاهیم یکی از کارهایی که باید انجام بشه تحلیل مفهومی موضوعات لسان قرآن هست خب در لسان قرآن بحثهای مختلفی مطرح هست از جمله بحث صرف و بحث نحو در بحث نحو حداقل دو حیطه ی کلی بحث مطرح هست یکی بحث عناوین نقشها دوم بحث نوع ارتباطها نوع ارتباطهای این نقشها با هم که اینها یه جاهایی خیلی به هم نزدیک هستند یا اصلاً اون عنوان نقش بخاطر اون نوع ارتباط هست نوع ارتباط در دلش نهفته هست بله به نوعی ارتباط نحوی همون نحو هست یعنی در واقع این دو بحث یکی هستند ما می تونیم اینها رو مفهوماً دنبال کنیم راهکار پیدا بکنیم

در مفعول نوعی ارتباط مفهومی با فعل وجود دارد مثلا در مفهوم کوه قابلیت ارتباط با فعل خوردن وجود ندارد

مثلاً موضوع مفعول وقتی مفهومی مفعول واقع میشه یعنی چه اتفاقی میافته؟ یعنی از فعل اثر میگیره پس قابلیت اثر گیری از اون فعل رو دارد پس قابلیت دارد که اون فعل در ارتباط با اون مفهوم به شکلی محقق بشه حالا با یه ارتباط خاصی یا بر اون مفهوم محقق میشه یا در اون مفهوم محقق بشه یا بالاخره در نوعی از ارتباط با اون مفهوم محقق بشه یعنی در واقع اون مفهوم که در اون جمله ی ما مفعول هست به نوعی پذیرنده ی اون فعل میشه اثر گیرنده از اون فعل میشه پس شاخصه و ویژگی از اون فعل پیدا میکنه خب اینها باید بحث بشه اینها باید دسته بندی بشه حداقلش این هست که اگر مفهومی مفعول قرار میگیره یعنی می تونه بپذیره و اثر گیرنده از اون فعل باشه این در معنای اون مفهوم وجود داره مثلاً کوه جبال نمی تونه مفعول خوردن قرار بگیره پس در مفهوم جبال این ویژگی قرار نداره که فعل خوردن در ارتباط به اون قرار بگیره لذا نمی تونه مفعول خوردن قرار بگیره شما نمیگید فلانی کوه را خورد

اینکه یک مفهوم با چه افعالی مرتبط شده میتواند در مفهوم یابی کمک کند مثلا در مورد نماز وقتی مفعول است باید بررسی شود چه فعلهایی با آن مرتبط شده اند

خب خود این می تونه در مفهوم شناسی به ما کمک بکنه در واقع ویژگیها یا حیطه ی اثر پذیری یک مفهوم رو میشه از مفعول بودن اون مفهوم فهمید اینها حیطه های اثر پذیری اون مفهوم هستند در این حیطه ها می تونه اثر بگیره و اثراتی به این شکل بگیره خب پس فعلهایی که بر یک مفهوم می تونند اثر بگذارند یعنی در واقع اون مفهوم مفعول اونها هست اون مفهوم مفعول واقع شده یعنی در واقع اثراتی که دارند از اون فعل میگیرند خب پس حیطه ای از اون مفهوم رو به ما نشون میده مثلاً در بحث صلاۀ وقتی صلاۀ مفعول هست چه فعلهایی بر اون اثر میگذارند؟ یعنی از چه فعلهایی از چه افعالی اثر میگیره؟ شما می فرمایید از علم از ضایع شدن از قرب از اقامه از قضا خب پس حیطه های اثر گذاری یا اثر پذیری مفهوم صلاۀ از برخی از افعال هستش خب این بخشی از مفهوم صلاۀ رو برای ما روشن میکنه شما یه موقعی میخوای معنا کنی که صلاۀ یعنی دعا میگی صلاۀ هر چی که هست می تونه ضایع بشه مثال عرض می کنیم صلاۀ هر چی که هست می تونه ضایع بشه آیا دعا می تونه ضایع بشه اگه شما مفهومی پیدا کردی که دعا نمی تونه ضایع بشه مفهوم ضایع شدن در حیطه ی دعا حیطه ی مفهومی دعا راه نداره پس دعا مساوی صلاۀ نیست صلاۀ مفهومی هست که از ضایع شدن اثر میگیره می تونیم ما معنا کنیم صلاۀ ضایع شده در واقع مفعول واقع شدن مشخصاتی رو به اون مفهوم اضافه میکنه پس این یه معنا از مفعول هست

صلاة وقتی فاعل است با فعل نهی ارتباط یافته یعنی صلاة نهی کننده است

همین معنا رو میشه در فاعل بودن دنبال کرد وقتی مفهومی فاعل هست پس فاعلیت درش معنا پیدا میکنه این یک، دوم فاعلیت یک فعل درش معنا پیدا میکنه بله مثلاً همین مفهوم فاعلیت رو به عنوان مثال در بحث صلاۀ میشه دنبال کرد صلاۀ وقتی فاعلیت رو در صلاۀ دنبال میکنی می بینی صلاۀ در برخی موارد فاعل هست مثلاً در فعل نهی کردن إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ اینجا مفهوم فاعلیت داره فاعل فعل نهی کردن پس میشه یه ویژگی به صلاۀ اضافه میشه صلاۀ مفهومی هست که 1- فاعلیت دارد 2- نهی میکند پس میشه صلاۀ ناهی، صلاۀ نهی کننده، یه مشخصه به صلاۀ اضافه میکنه پس این روابط نحوی رو باید دقیقتر به لحاظ مفهومی تحلیل کرد انواع شون رو دید و بر اساس اونها به دنبال شناخت حیطه و ویژگی ها و مشخصات یک مفهوم بود .