شرکت پذیری ارتباطات نحوی، نسبت به هم، در بحث قواعد نحو در قرآن

1399.08.04-01یک شنبه 7 ربیع الاول 1442

ترکیب دو مضاف الیه معطوف به هم، با یک مضاف مشترک

یکی از موضوعاتی که باید در بحث قواعد نحوی و موضوعات نحو در قرآن، دنبال کنیم موضوع شرکت پذیری ارتباطات نحوی نسبت به هم هست به خصوص در بحث متعلقات. یعنی اگر دو مضاف الیه به هم عطف شده باشند و هر دو یک مضاف بهشون تعلق گرفته باشه آیا میشه جدا جدا این مضاف را به هر دو مضاف الیه تعلق داد؟ یعنی آیا صحبت از دو مضاف است دو مضاف متفاوت یا صحبت از یک مضاف مشترک هست؟ مثلاً وقتی گفته میشه ربُ السماوات و الارض آیا یعنی رب آسمانها و رب زمین به معنای دو رب جدا یا به معنای یک رب؟ یعنی اگر دو مضاف الیه به هم عطف شده باشند و هر دو تعلق به یک مضاف گرفته باشند یعنی مضاف این ها با هم مشترک هست، آیا میشه این نتیجه را گرفت؟ این بحث را باید در بحث روابط مضاف مضاف الیه، روابط موصوف و صفت و روابط دیگه دنبال کرد و غیر از متعلقات در بحث های دیگه هم میشه دنبال کرد وقتی نقش های دیگه که معطوف به هم هستند و هر دو در واقع یک نقش رو ایفا می‌کنند وقتی یک نقش را ایفا می‌کنند یعنی مرتبطند با یک نقش دیگری. هر دو مشترکاً به یه نقش دیگری مرتبطند. مثلا دو عطف به هم هر دو نقش فاعل دارند. پس هر دو مشترکاً وصل به یک فعل هستند. آیا اون فعل جدا جدا به هر دوی اینها ارتباط داره، نداره؟ به اشتراک شون ارتباط داره؟ یکی این ارتباط هست.

لزوم بررسی وجه مشترک موضوعاتی که به هم عطف شده و به نقشی که وصل می شوند

دوم، موضوع اینه که آیا اون دو، دو فعل جدا انجام دادند یا هر دو با هم یک فعل مشترک انجام دادند؟ مثلاً شما ممکنه بگید، جاء علی و رضا. خب آیا میشه گفت جاء علی، یه بحث تمام، جاء رضا یه بحث تمام، این دو آمدن هیچ ربطی به هم ندارند؟ یا باید این جور گفت که جاء علی و رضا یعنی جاء علی و جاء رضایی که این آمدن آنها هر دو به هم ربط داره یک فعل مشترک هست. دو فعل جدا نیست. حتماً باید در اینها یک اشتراکی وجود داشته باشد. آیا اشتراک شون فقط یک اشتراک مفهومی هست یا یک اشتراک وقوع فعل هم هست؟ خب آیا باید مثلاً در این مثال وقوع این جاء و مفهومش و اون اتفاقی که می‌افته در هر دوی این فاعل ها دقیقاً یکسان باشه یا نه؟ اگر دو فعل غیر یکسان به لحاظ وقوع، ولی به لحاظ مفهوم یکسان، اتفاق افتاده باشه اینها را میشه اشتراک گرفت؟ خب این اشتراک گیری رو باید هم در همه نقش ها مثل فاعل، مفعول و سایر نقشهای قرآن، یعنی هر آنجایی که عطف وجود دارد، عطف واژه به واژه وجود داره دنبال کرد و اشتراک پذیری رو در این عطف ‌ها دید. چون عطف ‌ها به هم طبق قواعد پرانتزی در یک پرانتز قرار می‌گیرند. وقتی مجموعه این پرانتز یا نماینده این پرانتز که اولین عطف ماست اولین واژه ما در این پرانتز یعنی معطوف الیه اصلی ماست در این پرانتز نقشی که اون میگیره به نقش دیگری که خارج از این پرانتز وصل میشه، آیا همه این عطف شده های درون پرانتز، همان نقش رو مستقلاً می‌گیرند و به اون نقش خارج از پرانتز وصل می شوند؟ شما اگه گفتید که جاء علی و رضا، حتماً بین آمدن علی و رضا فرقی نیست. اگر هم فرقی بوده اینجا اصلا شما اون فرق رو لحاظ نکردی، وجه مشترک این آمدن رو اشتراک گرفتی و به دست آوردی و اینجا بیان کردی. یعنی اگر مثلاً حالت آمدن علی و رضا با هم متفاوت باشه، شما اون رو کسر کردی اون را جدا گذاشتی. اون الان تو این آمدن مطرح نیست. شما مثلا میگید جاء علی و باران. این رو نمیتونی بگی. موقعی می تونی بگی جاء علی و باران که منظورت این باشه علی و باران هر دو به اینجا آمدند. الان قزوین هم باران میاد علی هم از تهران به قزوین آمد، میگی جاء علی و باران الی قزوین. پس بالاخره اینجا باید بررسی کنیم توی عطف اون موضوعاتی که به هم عطف شدند به اون نقشی که وصل می شوند، در واقع وجه مشترک شون هست، اون نقش، وجه مشترک همه این هاست. اون نقش بیرون از این پرانتز عطف ها وجه مشترک همه این هاست.