طراحی فرم ارتباطات نحوی و کارکردهای آن

1398.05.31-07پنج‌شنبه 20 ذی‌الحجه 1440

برای کمک به مفهوم یابی باید فرمی طراحی شود که در آن ارتباطات نحوی دیده شده و معنای هر ارتباط مشخص باشد

در بحث نرم افزار در بخش مفاهیم.ما باید فرمهای مختلفی درست کنیم برای اینکه ما رو به مفهوم یابی و معناشناسی نزدیک کنه. از جمله فرمها فرم ارتباطات نحوی، ارتباطات مفاهیم بر اساس ارتباط نحوی در قرآن. مفاهیم بر اساس ارتباط نحوی در قرآن چه ارتباطی دارن، این رو بتونیم فرمی طراحی کنیم که این مفاهیم مختلف بر اساس ارتباط نحوی ارتباط مفهومی شون با یک مفهوم مدنظر معلوم بشه. این تعریف کاره، این تعریف مسئله هست. پس باید ارتباطات نحوی رو داشته باشیم. پس باید دخالت ارتباطات نحوی در ارتباطات مفهومی رو کار بکنیم بشناسیم. بگیم اگر یک واژه ای ارتباطش با واژه ی دیگر مبتدا و خبر هست چه دخالتی در مفهوم هم دارن؟ دو مفهوم ارتباطشون در چندین مورد ارتباط موصوف و صفت هست چه دخالتی در مفهوم هم دارن؟ و موضوعات دیگر. یک مفهومی با مفهوم دیگر ارتباطشون بدل هست بدل و مبدل منه چه ارتباطی با هم دارن؟ ارتباطشون ارتباط اضافه هست چه ارتباطی با هم به لجاظ مفهوم دارن؟ یعنی ما بیاییم براساس ارتباطات نحوی مفاهیم مرتبط رو پیدا کنیم و براساس مفهوم دخالت ارتباط نحوی در مفاهیم این مفاهیم رو نسبت هم ربط بدیم به لحاظ معنا. خوب باید بتونیم برای این الگو درست کنیم. این یک کار.

می‌بایست قابلیت مقایسه مقایسه میان دو مفهوم مانند الله و ربّ به لحاظ ارتباطات نحوی در این فرم وجود داشته باشد

در کنار این کار برای اینکه در این کار بتونیم پیشرفت بهتر داشته باشیم ما باید امکان مقایسه بین مفاهیم رو ایجاد کنیم. بین دو مفهوم به لحاظ ارتباطات با مفاهیم دیگر مقایسه شکل بگیره. مثلا بین مفهوم الله و مفهوم رب یعنی واژه الله و واژه رب در مقایسه باهم ارتباطاتشون سنجیده بشه. البته با معیار ارتباط نحوی. ارتباطات رو بسنجیم. یعنی به لحاظ ارتباط نحوی و دخالت ارتباط نحوی در مفاهیم ما واژه الله و واژه رب رو در قرآن با هم مقایسه کنیم. واژه کتاب و واژه قرآن در قرآن با هم مقایسه کنیم. واژه نبی و واژه رسول رو در قرآن با هم مقایسه کنیم. بر اساس معیار ارتباطات نحوی و دخالت ارتباطات نحوی در مفاهیم، یعنی مفاهیم مرتبط نحوی با اون مفهوم مد نظر رو پیدا کنیم و دخالتشون رو در ایجاد اون مفهوم پیدا کنیم.

وقتی بر اساس ارتباطات نحوی چند مفهوم به مفهوم مورد نظر مرتبط می‌شوند می‌بایست مابین آن مفاهیم اولویت بندی قائل شویم به عنوان مثال اگر مفهومی در رابطه با مفهوم مورد نظر رابطه خبر یا بدل دارد در اولویت بیشتری است تا مفهومی که مفعول است

پس در گام اول ما براساس ارتباطات نحوی مفاهیم مرتبط رو پیدا می کنیم، دخالتشون رو در مفهوم پیدا می کنیم. برای این باید الگو درست کنیم. روی هم رفته در چند گام ما دخالت مفاهیم مرتبط نحوی رو در مفهوم مد نظر پیدا کنیم. به گزاره های مشخصی برسیم. در گام بعدی مقایسه کنیم مفاهیم رو با هم. بیام بگیم دو مفهوم در مقایسه با هم چطور هستن. وقتی یک مفهوم رو وارد مفهوم شناسیش می شیم مثل مثلا الله براساس ارتباطات نحوی و الگوهای تعریف شده ما برای الله مفاهیم مرتبطی پیدا می کنیم که هر کدوم از این مفاهیم مرتبط دخالت دارن در ایجاد مفهوم الله. مثلا مفهوم رب رو پیدا می کنیم. مثلا الحمد لله رب العالمین. یا ممکنه جملاتی داشته باشیم که رب مبتداست الله خبر هست. مثلا ربکم الله. ربکم الله، رب شما الله هست. خوب ما ارتباطاتی بین الله و رب پیدا می کنیم. براساس دخالت ارتباط نحوی در مفاهیم ما این دو مفهوم، مثلا مفهوم رب رو دخالت میدیم در یافتن معنای الله، یافتن مفهوم الله. یعنی دخالتی پیدا می کنه براساس ارتباطات نحوی که در قرآن هست. خوب برای الله گزاره هایی به دست میاد، ارتباطاتی به دست میاد که از این مرتبطین رب هست. باید براساس الگوهایی این مفاهیم مرتبط رو الویت بندی کنیم. یعنی دخالتشون رو در معناشناسی یا در معنادهندگی یا در تعریف واژه مدنظر که الله هست الویت بندی کنیم. مثلا ممکنه در مفهوم الله رب الویت زیادی داشته باشه به این معنا که شما میگید رب چندین بار بعنوان خبر بکار رفته رب چند جا بدل بوده براساس دخالتی که ارتباطات نحوی یعنی اون ضریب تأثیری که انواع ارتباطات نحوی می تونن در ارتباط دادن مفاهیم نسبت به هم داشته باشن ما به مفاهیم الویت میدیم و ممکنه بگیم رب الویت داره، اله الویت داره، این سه مفهوم به این دلایل الویت دارن، فلان مفاهیم توضیحات تکمیلی هستن. یعنی ما باید یه موضوعی رو تعریف کنیم با عنوان ضریب تأثیر ارتباطات نحوی در تعریف مفهوم مدنظر در توضیح و تبیین مفهوم مدنظر. ممکنه مثلا خبر بودن، بدل بودن ضرایب تأثیر بیشتری داشته باشن. بر فرض مفعول بودن ضریب تأثیر کمتری داشته باشه. اضافه بودن ممکنه ضریب تأثیر کمتری نسبت به خبر بودن داشته باشه. پس ما باید الگو رو پیدا کنیم و براساس این ضرایب تأثیر ارتباطات نحوی در مفهوم در تعریف مفهوم یک واژه، در واقع حلقه های مفهومی مرتبطین مفهومی یک مفهوم رو یک واژه رو بشناسی. می گیم حلقه یکها اینها هستن. حلقه دوها اونها هستن. حلقه سه ها اینها هستن و به این شکل تأثیر می گذارن در مفهوم این واژه. نوع ارتباطشون هم به این شکل هست.

گام بعدی پیدا کردن وجوه افتراق میان مفاهیم مرتبط شده بر اساس ارتباطات نحوی است مثلا اگر رب بدل از الله است در موضوع خلقت آیا در اینجا رب همان الله است و تفاوتی دارد

وقتی واژه ای مثل واژه بعنوان مثال واژه الله مفهوم یابی شد باید دوباره وارد مقایسه بشی. برای مقایسه الله رو با چه واژه ای مقایسه کنیم؟ خوب الله رو بریم با واژه بر فرض زمین، ارض مقایسه کنیم؟ با واژه سماء مقایسه کنیم؟ با واژه نجوم مقایسه کنیم؟ با مفعولهایی که الله فاعل خلقت اونها بوده مقایسه کنیم؟ با خبرهای الله مقایسه کنیم؟ با بدلها با واژه هایی که بدل او واقع شدن مقایسه کنیم؟ این مقایسه قدم دوم دقت در مفهوم هست. شما یک جایی دارید الله بر فرض ارتباطش با رب بدل بوده. خوب یه حدی از تعریف رو به شما می رسونه. در واقع اثباتی هست. ما باید با مقایسه هم وجه اثباتی رو دنبال کنیم هم وجه سلبی رو دنبال کنیم. هم تشابهات رو دنبال کنیم هم تمایزات رو دنبال کنیم. اینکه رب بعنوان بدل جایگزین الله شده مثلا در بحث خلقت، آیا رب همون الله هست؟ به لحاظ مفهوم چون بدل واقع شده. آیا در خلقت جایگزین الله هست، همان الله هست؟ پس باید ما رب و الله رو مقایسه کنیم. واژه ها و مفاهیم تأثیرگذارتر در واژه الله رو، در مفهوم الله رو باید شناسایی کنیم بعد دوباره مرحله مقایسه اینها طی کنیم. هم وجوه مشترکشون رو پیدا کنیم هم وجوه افتراقشون رو پیدا کنیم. بگیم الله و رب یکی هستن در این وجوه، این تفاوتها رو دارن در وجوهات دیگر که هست و این برامون روشن بشه. ما در مقایسه این واژگان، یعنی ارتباطات رو کشف کنیم و بعد دامنه ارتباطات واژه هایی که با این واژه مرتبط هستن رو هم پیدا کنیم. یعنی در واقع دو ارتباط تو در تو میشه. بعد این دو لایه ارتباط تو در تو رو باهم مقایسه کنیم. یعنی شما الله رو مرتبطین نحویش رو پیدا می کنید بر فرض یکی از مرتبطین نحویش الله، رب هست. دو باره باید مرتبطین نحوی رب رو پیدا کنید، حالا این مرتبطین نحوی الله و مرتبطین نحوی رب رو براساس الگویی با هم مقایسه کنید. تا نظام ارتباط بین الله و رب دقیق شناسایی بشه، دقیقتر شناسایی بشه. این یه بحث، بحث مقایسه.

در ارتباطات نحوی عدم وجود یک ارتباط خاص برای یک واژه‌ داراری بار معنایی است به خصوص اگر واژه مورد نظر دارای تکرار زیاد در قرآن باشد مثلا اینکه الله بسیار پر تکرار است و در قالب بیشتر ارتباطات آمده ولیکن هیچ گاه در نقش مضاف نیامده است

یه بحث دیگه در بحث همین ارتباطات نحوی و بحثهای مربوط به مفاهیم بحثهای آمار هست، بحثهای آماری، بحثهای عدم وجودها هست. مثلا شما در مورد فلان مفهوم ارتباطاتی رو دنبال می کنید بعد به این نتیجه میرسید که این نوع از ارتباط با مفاهیم در این مفهوم وجود نداره. یعنی عدم وجود هم خودش برای شما یه داده ایست و شما رو به مفهوم نزدیک می کنه. مثلا شما پیدا می کنید که الله هیچ وقت اضافه نشده. این خودش یه داده هست برای شما. الله هیچ وقت مضاف واقع نشده، این خودش برای شما یه داده هست یک مفهوم هست. یعنی در واقع ما وقتی دنبال مرتبطین نحوی هستیم دنبال عدم ارتباطات نحوی هم هستیم. پس در یک لایه کار عدم ارتباطها رو هم دنبال می کنیم. چه نوع ارتباطی در این مفهوم وجود نداره. البته ارتباطات با ضرایب تأثیرشون. ممکنه بگیم فلان ارتباط وجود نداره ضریب تأثیرش هم خیلی پایین هست، در مفهوم. ممکنه بگیم یه ارتباط وجود داره، یه ارتباط وجود نداره ضریب تأثیرش هم بالاست. هیچ وقت از این مفهوم خبری وجود نداره. هیچ وقت مبتدا واقع نشده که براش خبری بگیم. چرا؟ باید چراش رو پاسخ بدیم. ممکنه پاسخهای مختلفی داشته باشه. پاسخش حاکی از مفهوم شناسی باشه یا پاسخش به دلیل عدم کاربرد در قرآن باشه. واژه ای یه بار در قرآن به کار رفته پس بالاخره یه بار یه نقش گرفته بقیه نقشها رو نگرفته پس براساس این مثال ما آمار واژه ها و آمار ارتباطات مهم هست براساس آمار ارتباطات عدم ارتباطات مهم هست. اگه واژه ای امار ارتباطاتش بسیار بالاست عدم ارتباطاتش مهم هست. مهمتر جلوه می کنه. اگه الله در قرآن مثلا دوهزار بار بکار رفته در عمده ارتباطات هم بکار رفته. اینکه در فلان ارتباط بکار نرفته مهم هست. چرا بکار نرفته؟ واژه ای کلا در سه نوع از ارتباط بکار رفته. اینکه در بقیه بکار نرفته ممکنه خیلی الویت نداشته باشه. این سه نوع ارتباط تعریف کننده مفهومش هستن از بقیه ممکنه استفاده های خاص خودش رو بشه از عدم ارتباطش. پس ما آمار ارتباطات یک مفهوم مهم هست، براساس آمار عدم ارتباطات مهم هستن.

در مقایسه مرتبطین نحوی دو واژه بین خود ارتباطات آنها نیز باید مقایسه صورت گیرد مثلا اگر دو واژه در رابطه اضافه با واژگان دیگر قرار گرفته‌اند باید دید که هر کدام از این واژگان به چه موضوعاتی اضافه شده‌اند البته این کار باید بعد از گروه‌بندی کلمات صورت پذیرد

در بحث مقایسه بین دو واژه، مقایسه ارتباطات بین دو واژه هم باید نوع ارتباط مقایسه بشه، مثلا در این واژه ارتباط اضافه وجود داره در این واژه ارتباط اضافه وجود نداره. هم باید نوع ارتباط، نوع ارتباط نحوی که هست مقایسه بشن هم مرتبطین نحویشون مقایسه بشن. مثلا این واژه در یک واژه اضافه شدن وجود داره ولی اضافه به مثلا اشیاء بی جان. در این واژه اضافه شدن وجود داره ولی اضافه به اشیاء جاندار، به اشیاء حی. پس این دوتا در هر دو اضافه شدن وجود داره ولی مضاف الیه شون با هم در دو سنخ هستن، متفاوتن. در دو گروه متفاوتن. البته این کار بعد از گروه بندی واژگان تکمیلتر بشه. یعنی ما کار گروه بندی رو انجام بدیم اون موقع گروه های مرتبطین نحوی رو هم یعنی گروه واژه ها رو با هم مقایسه می کنیم.